پرش به محتوا

مکتب‌های فلسفی جدید

از ویکی ایران
نسخهٔ تاریخ ‏۵ سپتامبر ۲۰۲۵، ساعت ۰۷:۱۹ توسط Samei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی « ۵) '''مکتب‌های فلسفی جدید - دوران معاصر''' پس از رنسانس اروپا بویژه از قرن هجدهم میلادی به بعد سبک‌ها و مکتب‌های ادبی اروپایی، پس از ترجمه آثار ایرانی و هندی، تحت تأثیر آثار شاعران و نویسندگان ایرانی قرار گرفت، ترجمه کلیله و دمنه و داستان‌ها...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


۵) مکتب‌های فلسفی جدید - دوران معاصر

پس از رنسانس اروپا بویژه از قرن هجدهم میلادی به بعد سبک‌ها و مکتب‌های ادبی اروپایی، پس از ترجمه آثار ایرانی و هندی، تحت تأثیر آثار شاعران و نویسندگان ایرانی قرار گرفت، ترجمه کلیله و دمنه و داستان‌های هزار و یک شب و آثار عطار نیشابوری (۵۴۰ - ۶۱۸ق) سعدی شیرازی و حافظ بزرگ و مولوی در آثار ادب اروپایی تحوّلاتی بزرگ ایجاد کرد، تحقیقات و ترجمه‌های سیلوستر دوساسی (۱۷۵۸ - ۱۸۳۸.م) آنکتیل دوپرون (۱۷۵۴ - ۱۷۷۱.م) لافونتن و ویکتور هوگو (۱۸۰۲ - ۱۸۸۵.م) نشان داد که چگونه سبک رمانتیک تحت تأثیر سبک عراقی یا سبک عرفانی و صوفیانه ایران و هند قرار گرفت. هنوز تحقیق جامعی درباره چگونگی تأثیر آثار ادب ایرانی و هندی و به‌طورکلّی شرقی، در ساختار ادب اروپایی، صورت نگرفته است. کتاب از سعدی تا آراگون تألیف دکتر جواد حدیدی اطلاعات ارزشمندی را در این‌باره ارائه می‌دهد، متقابلاً فلسفه‌های جدید غربی، بر ادب معاصر ایرانی تأثیر نهاده است. فلسفه و آراء داروین (۱۸۰۹ - ۱۸۸۲.م) ژان ژاک رسو (۱۷۱۲ - ۱۷۷۸.م) مونتسکیو (۱۶۸۹ - ۱۷۵۵.م) کارل مارکس (۱۸۱۸ - ۱۸۸۳.م) همچنین انقلاب‌های یکی دو قرن اخیر همچون انقلاب کبیر فرانسه (۱۷۸۹.م) انقلاب صنعتی انگلیس، انقلاب آمریکا و آثار نویسندگان و شاعرانی همچون همینگوی، وایتمن، ژان پل سارتر بر آثار نویسندگان و شاعران ایرانی تأثیر نهاد. محمدعلی جمال‌زاده، بزرگ علوی، صادق هدایت، صادق چوبک، جلال آل‌احمد با استفاده از زبان‌های خارجی و ترجمه آثار اروپایی. تا حدودی تحت تأثیر ادبیات غربی واقع‌شدند. دوران معاصر به علّت توسعه وسائل ارتباط جمعی، آشنایی به زبان‌های خارجی و نهضت ترجمه، تحت تأثیر فلسفه‌های گوناگون سبک‌های تلفیقی و ترکیبی بوجود آمده است، در آثار نیمایوشیج ردپای رمانتیک و سمبولیسم را


مکتب‌های فکری و فلسفی

۵۱

سمبولیسم را درمی‌یابیم، در آثار هدایت به رئالیسم و سوررئالیسم برخوردمی‌کنیم، در آثار جلال آل‌احمد ترکیبی از رئالیسم و سمبولیسم را ادراک می‌کنیم. آشنایی با آثار روان‌شناسانه فروید، یونگ و آدلر می‌تواند نقّادان را در نقد آثار ادبی معاصر کمک دهد.