سلوکیان
سلوکیان، سلسله امپراتوری مقدونی حاکم بر ایران پس از اسکندر (64-312 پ.م)، پس از مرگ اسکندر مقدونی و بروز کشمکشهای بسیار، قلمرو او میان سردارانش سلوکوس[Seleucus]، بطلمیوس[ Batlamyuse] و انتی پاتر[Anti Pater] تقسیم شد. سلوکوس پس از نبرد اپسوس[Ipsus] (301پ.م) امپراتوری سلوکیان را در متصرفات اسکندر در ایران تا مرزهای هند گسترش داد و با تصرف لیدیه[Lydia] و شهرهای تحت تسلط یونان تا سواحل دریای سیاه و مدیترانه پیش رفت[۱]. پس از مرگ سلوکوس (282پ.م) ثبات و یکپارچگی نسبی سلوکیان دگرگون شد و حتی دوران انتیوخوس سوم[Antiochus III ] (187-223 پ.م) که یکپارچگی در امپراتوری ایجاد شد تأثیری در روند فروپاشی آن نداشت. در نهایت (پومپه) پمپه[Pompey] سردار رومی با بهرهگیری از اختلافات درونی خاندان سلوکی بازمانده امپراتوری را که منحصر به سوریه بود، ضمیمه امپراتوری روم کرد. (64پ.م)[۲].
از دیگر عوامل فروپاشی این امپراتوری شکلگیری و توسعه دو امپراتوری اشکانیان و روم در شرق و غرب آن و اختلافات آخرین شاهان سلوکی با یهودیان بود. شهر سلوکیه[Seleucia] بر ساحل دجله و در نزدیکی بابل، پایتخت شرقی سلوکیان و شهر انطاکیه[Antioch] در ساحل اورونت[Orontes] در سوریه پایتخت غربی آنان بود که این دو شهر با یک جاده شاهی به یکدیگر میپیوستند[۳]. قلمرو سلوکیان 25 تا 28 ساتراپ[Satrap] داشت که هریک از آنها در یکی از مناطق سهگانه امپراتوری قرار داشتند. هرساتراپ به بخشهای کوچکتری به نام اپارخی[Eparchy] و هریک از اپارخیها به چند هپارخی[Hyparchy] تقسیم میشد[۴].
در رأس هر ساتراپ یک استراتک[Strategos] که عهدهدار امور نظامی و اداری بود و در کنار او یک مأمور امور مالی به نام اکونوم[15] قرار داشت. در عین حال چندین شهر دولت یونانینشینِ برخوردار از حق خودمختاری اما تابع سلوکیان بودند. ارتش سلوکی متشکل از نیروهای یونانی و مزدوران قبایل داوطلب ایرانی بود و نیروهای اصلی ان را واحدهای مرکب سوار و زرهپوش و پیادگان سنگین اسلحه تشکیل میدادند. اقتصاد دولت سلوکی مبتنی بر تجارت، درامدهای گمرکی و مالیات بود. مالیاتها بسیار سنگین بودند و به جز خاندان سلطنتی، اقشار مرفه و صاحبان امتیازات، قشرهای دیگر جامعه به شدت تحت فشار بودند. مالیات بر درآمد سرانه ارضی، تجارت، ازدواج، تولد، مرگ و نمک برخی از این مالیاتها بودند[۵]. اگرچه از زمان اسکندر، مقدونیان در ازدواج با ایرانیان، مانند ازدواج سلوکوس با شاهزاده ایرانی برای اتحاد میان ایرانی و یونانی میکوشیدند، اما ایرانیان در پذیرش فرهنگ هلنی[Hellenist] که سلوکیان مروج آن بودند مقاومت نشان میدادند [۶] و حتی در القای فرهنگ و تمدن ایرانی پیروز بودند. هنر و معماری سلوکیان نیز تحت تأثیر یونان بود. در این دوران شهرسازی رونق چشمگیری پیدا کرد و شهرهای زیادی طبق نقشه هماهنگ متأثر از شهرسازی هلنی ساخته شدند. برآمدن اشکانیان نه تنها به عمر سیاسی سلوکیان پایان داد بلکه در مقابل فرهنگ و تمدن هلنی از فرهنگ و تمدن ایرانی به دفاع برخاست.
نیز نگاه کنید به
مآخذ
- ↑ پیرنیا، حسن (مشیر الدوله). تاریخ باستان. تهران: چاپخانه مجلس شورای ملی، 1313، ج3 ص 2535.
- ↑ زرین کوب، عبدالحسین. تاریخ مردم ایران (پیش از اسلام). تهران: امیرکبیر، 1364. ص288.
- ↑ دیاکونف. م. اشکانیان. مترجم کریم کشاورز، تهران: پیام، 1351، ص24.
- ↑ میرسعیدی، نادر. ایران باستان. تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی، 1382، ص61.
- ↑ گیرشمن، رومن. ایران از اغاز تا اسلام. مترجم محمود بهفروزی، تهران: جامی، 1379، ص233.
- ↑ ویسهوفر، یوزف. ایران باستان (از 550 پیش از میلاد تا 650 میلادی). مترجم مرتضی ثاقبفر، تهران: ققنوس، 1377، ص 143.
منبع اصلی
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مرکز مطالعات راهبردی روابط فرهنگی (1398). دانشنامه ایران. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشارات بین المللی الهدی،
نویسنده مقاله
مهرداد شباهنگ