ری

ری، مرکز شهرستانی به همین نام، واقع در جنوب استان تهران.
شهرستان ری از شمال با شهرستان تهران، از غرب با شهرستانهای اسلامشهر و رباط کریم و زرندیه (در استان مرکزی)، از جنوب با شهرستان قم (در استان قم) و از شرق با شهرستانهای پاکدشت و ورامین همسایه است [۱] و برابر با آخرین تقسیمات کشوری، این شهرستان دارای 3 بخش 4 شهر و 6 دهستان است[۲].
شهر ری با مختصات جغرافیایی ً15 َ26 ْ51 طول خاوری و ً45 َ35 ْ35 عرض شمالی و با ارتفاع 1060 متر از سطح دریا با آب و هوایی معتدل و خشک، در فاصله 15 کیلومتری از میدان آزادی تهران و تقریباً متصل به محدوده جنوبی این شهر قرار دارد. در نقشه هم بارش استان تهران، میزان بارندگی در ری بین 100 تا 200 میلیمتر گزارش شده است؛ در حالی که در قسمت شمالی استان و در فاصلهای نه چندان دور از ری، میزان بارندگی بین 500 تا 600 میلیمتر محاسبه شده است[۳][۴].
این تغییر ناگهانی ناشی از حاکمیت اقلیم کوهستانی در شمال استان تهران و نزدیکی به آب و هوایی بیابانی در ری به ویژه مناطق جنوبی آن است که تقریباً در همسایگی آب و هوای کویری استان قم قرار دارد. ری در دشتی وسیع و جلگهای حاصلخیز واقع شده است. این شهر قدیمی که در دامنههای جنوبی البرز و همراه با روستاهای خود در حد فاصل رودهای کرج در مغرب و جاجرود در مشرق قرار گرفته است؛ در بستر رسوبات این دو رود موجودیت یافته و به حیات تاریخی خود ادامه داده است. با توجه به شرایط مساعد و متنوع اقلیمی ری که در کمتر نقطهای از دامنههای جنوبی کوهستان البرز یافت میشود و نیز به لحاظ موقعیت سوقالجیشی که آن نیز مرهون دیوار دفاعی البرز است، ری همواره بستر تمدن و مدنیتی دیرین شده، به گونهای که تصاحب و تملک این مدنیت کم نظیر خود موجب بروز جنگها و حوادث متعدد تاریخی، سیاسی و از سویی دیگر باعث تبادلات فرهنگی و آفرینشهای هنری گردیده است. در حال حاضر به دلیل رشد و گسترش بیرویه شهر تهران و پخش آلودگیهای مختلف به ویژه به سوی جنوب آن، شهر ری از دیدگاه زیست محیطی، گرفتار مشکلات و مصائبی شده است. عامل موقعیت که روزگاری امتیازی برای ری بود، اکنون به عاملی منفی و مخرب بدل گشته و بیم آن میرود که با از بین رفتن عوامل مثبت زیست محیطی نظیر زمینهای حاصلخیز، آب چاه، قنات و رودخانه و سایر منابع حیاتی، عوامل منفی جایگزین شده، موجبات از بین رفتن تدریجی حیات گیاهی و حیوانی در این شهر شود[۵].
ری شهری کهن بنیاد و پرآوازه بوده به گونهای که در متون تاریخی به زبانهای مختلف دهها نام از جمله آرساکیا، ارشکیه، راجیک، راگ، مادپایین، آرساسیا، ارازی، اروپوس، اورُپس، بت رازیکایه، راجیس، راگس، راگا، رام اردشیر، ماد راجیانا و نیز لقب شیخالبلاد، برای آن ذکر شده است[۶]. به سبب دفن حضرت عبدالعظیم حسنی در ری، این شهر به نام حضرت عبدالعظیم و یا شاهزاده عبدالعظیم نیز خوانده میشد؛ اما در 1317ش فرهنگستان ایران، نام باستانی ری را به جای آن برگزید[۷]. درباره ری، جدا از مستندات جغرافیایی و تاریخی، در افسانهها و داستانهای برجای مانده نیز مطالبی به چشم میخورد که خود حکایت از قدمت و عظمت تاریخی این شهر دارد. در متون تاریخی و جغرافیایی مسلمانان، شیث بن آدم به عنوان بنیانگذار ری معرفی شده و توسعه و گسترش آن به هوشنگ پادشاه پیشدادی نسبت داده شده است و فردوسی هم بنای صد ده برگرد «ری» را به کیقباد نسبت میدهد[۸][۹]:
بسی شهر خرم بنا کرد کی چو صد ده بنا کرد برگرد ری
به هر حال با توجه به آثار و منابع تاریخی، پیشینه مدنیت در ری به هزاره سوم پیش از میلاد میرسد و در اوستا و کتاب عهد عتیق و نیز آثار یونانی و لاتینی و همچنین در کتیبه داریوش بزرگ از ری نام برده شده است[۱۰]. در دوره اسلامی نیز عظمت ری و اهمیت علمی و فرهنگی آن همچنان پا بر جای بود، به گونهای که این شهر همواره مهد و محل پرورش بزرگانی چون محمد زکریا، امام فخر، ابوالفتوح و بسیاری دیگر از فقیهان و دانشمندان گردید و همگی با نسبت رازی (ری زی) در جهان اسلام و حتی بیرون از آن شهرتی تاریخی یافتند. در عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات درباره ری آمده است:[۱۱]
«ری شهریست معظم، نعمت ها آید از آنجا نیکو، پنبه و سنجد رازی و نار طهرانی و انگور و طبقهاء شمشاد».
و دیگر اینکه[۱۲]:
«و بری [به ری) با آنک [آنکه] نعمت بسیار بود [اما] گران باشد و اهل وی مخالفت یکدیگر کنند از بهر دین، فی الجمله شهریست اسلامی هیکلی نیکو دارد و پر معانی...»
و در حدودالعالم:
«شهریست عظیم و آبادان و با خواسته و مردم و بازرگانان بسیار و مستقر پادشاه جبال»[۱۳]،همچنین «آبهای ایشان از کاریز است و از وی کرباس و برد و پنبه و غضاره و روغن و نبید خیزد و از نواحی [وی] طیلسانهاء پشمین نیکو خیزد و محمد زکریاء بچشک از آنجا بود و تربت محمد بن الحسن الفقیه و کسایی مقری، و فراخری [فزاری] منجم از آنجاست»[۱۳].
در البلدان نیز از ری چنین یاد شده است:[۱۴]
«و نام شهر ری، محمدیه است، بدان جهت، بدین نام نامیده شده، که مهدی در خلافت منصور، هنگامی که، برای جنگ با عبدالجبار بن عبدالرحمان ازدی، متوجه خراسان گردید، در آن فرود آمد و آن را ساخت و رشید، همانجا تولد یافت ... و اهل ری مردمی به هم آمیخته از عجماند و عرب آن اندک است. قرظه بن کعب انصاری در خلافت عمر بن خطاب، در سال بیست و سه (23هـ) ری ر ا فتح کرد».
و بالاخره در نزهت القلوب درباره ملک ری که آرزوی حکومت بر آن، در دل عمر سعد علیه اللعنه باعث قتل امیرالمؤمنین حسین بن علی شد[۱۵]، چنین آمده است:
«ری از اقلیم چهارم است و اُمّ البلاد ایران و به جهت قدمت آن را شیخ البلاد خوانند»[۱۵].
ری در طول حیات تاریخی خود گرفتار مصائب متعددی شد. هم در عهد باستان که زلزلهای سخت عظیم، ری را ویران ساخت و «سلوکوس نیکاتر[Nicator]» (280- 312ق.م) آنجا را دوباره ساخت و این شهر را به نام وطن خویش در مقدونیه، «اورپس» یا «اورپا» نامید[۱۶] و هم در سدههای بعد که:
«بر اثر زلزلههایی چند (چون زلزله 236ق/ 850 یا 851م) ویران شد، و یورش ترکان نیز بر آن آسیبهای فراوان وارد آورد»[۱۷].
اما ری همچنان پایدار ماند اما پس از مخاصمات داخلی که: «زیادت از صدهزار آدمی به قتل آمدند و خرابی تمام به حال شهر راه یافت»[۸]، 18 حمله مغول نیز آن را به کلی ویران ساخت، به گونهای که این شهر بلند آوازه، اما نگونبخت درحد روستایی زیارتی سقوط کرد و پس از انتخاب تهران به عنوان پایتخت، شهر ری مقهور یکی از روستاهای گمنام خود، به نام تهران شد. در حال حاضر در محدوده شهر ری، احداث تأسیسات مختلف خدماتی، فرهنگی، آموزشی و نیز توسعه حرم حضرت عبدالعظیم و ساخت جادهها و بزرگراههای ارتباطی، رونقی دگر باره به ری بخشیده است. جمعیت شهرستان ری در 1375، تعداد 610127 تن بوده که 356079 تن از آنان به شهر ری و بقیه به سایر مناطق شهری و روستایی شهرستان مذکور تعلق دارد[۱۸]. آستانه حضرت عبدالعظیم، بقعه ابنبابویه، مقبره بیبی شهربانو، نقوش برجسته روی سنگ چشمهعلی، امامزاده عبدالله، برج طغرل، آثار تپههای باستانی ری باستان، بقعه جوانمرد قصاب، زندان هارون، بازار شهرری و قلعهگبری، از جمله آثار تاریخی شهر هستند[۱۹] که همراه با قبور بسیاری از علما، مشاهیر و بزرگان علم و ادب ایران، همواره مشتاقان بسیاری را به سوی خود جلب میکند.
نیز نگاه کنید به
مآخذ
- ↑ دفتر تقسیمات کشوری. نقشه و جدول تقسیمات کشوری. تهران: وزارت کشور، 1383.
- ↑ دفتر تقسیمات کشوری. نشریه عناصر و واحدهای تقسیمات کشوری. تهران: دفتر تقسیمات کشوری (وزارت کشور)، 1383.
- ↑ سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی. جغرافیای استان تهران. چ5، تهران: شرکت چاپ و نشر کتابهای درسی ایران، 1383، ص11 (نقشه هم بارش استان تهران).
- ↑ جعفری، عباس. گیتاشناسی ایران. ج 3، دایرهالمعارف جغرافیایی ایران، چ 1، تهران: گیتاشناسی، 1379، ص 627.
- ↑ سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی. جغرافیای استان تهران. چ5، تهران: شرکت چاپ و نشر کتابهای درسی ایران، 1383، ص 35-39.
- ↑ چکنگی، علیرضا. فرهنگنامه تطبیقی نامهای قدیم و جدید مکانهای جغرافیایی ایران و نواحی مجاور. چ 1، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی، 1378، ص 212 و 213.
- ↑ افشار سیستانی، ایرج. پژوهش در نام شهرهای ایران. چ2، تهران: روزنه، 1382، ص362.
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ مستوفی، حمدالله. نزهه القلوب. به کوشش گای لسترنج، لیدن: بریل، 1333ق/1915م، ص 53.
- ↑ کریمیان، حسین. ری باستان. تهران: انجمن آثار ملی، 1349، ج 2، ص 92 و 454.
- ↑ تکمیلهمایون، ناصر. تاریخ اجتماعی و فرهنگی تهران. ج1، تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی، 1377، ص19.
- ↑ طوسی، محمد بن محمود بن احمد. عجایبالمخلوقات و غرایب الموجودات. چ2، به کوشش منوچهر ستوده، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1382، ص226.
- ↑ طوسی، محمد بن محمود بن احمد. عجایبالمخلوقات و غرایب الموجودات. چ2، به کوشش منوچهر ستوده، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1382، ص227.
- ↑ ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ حدودالعالم من المشرق الی المغرب. به کوشش منوچهر ستوده. تهران: طهوری، 1362، ص 142.
- ↑ یعقوبی، ابن واضح. (احمد بن ابییعقوب). البلدان. بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1408ق / 1988م، ص 45.
- ↑ ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ مستوفی، حمدالله. نزهه القلوب. به کوشش گای لسترنج، لیدن: بریل، 1333ق/1915م، ص94.
- ↑ کریمیان، حسین. ری باستان. تهران: انجمن آثار ملی، 1349، ج1، ص75- 76.
- ↑ تکمیلهمایون، ناصر. تاریخ اجتماعی و فرهنگی تهران. ج1، تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی، 1377، ص21.
- ↑ مؤسسه گیتاشناسی. اطلس گیتاشناسی استانهای ایران. چ1، تهران: گیتاشناسی، 1383، ص96.
- ↑ مؤسسه گیتاشناسی. اطلس گیتاشناسی استانهای ایران. چ1، تهران: گیتاشناسی، 1383، ص95.
منبع اصلی
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مرکز مطالعات راهبردی روابط فرهنگی (1398). دانشنامه ایران. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشارات بین المللی الهدی،
نویسنده مقاله
غلامحسین تکمیل همایون