پارتیان
پارتیان،[Parthia] (اشکانیان) سلسلهای از پادشاهان ایرانی (حک 250پ م ـ 224م) که شاخهای از آریاییان و گروهی از شبانان پرنی[Parni] ساکن داهه در ایالت پارت (پرثوه[ ] Parthava]خراسان شرقی[) بودند و از این رو به پارت شهرت یافتند[۱] و به نام پهلوانیان منتسب به پهلوی در فارسی میانه پرثوه: پهلو نیز خوانده شدند. بنیانگذار این سلسله «ارشک» (اشک اول) در 250 پم با همدستی برادرش تیرداد اول و پنج تن دیگر از سران پرنی با کشتن حکمران یونانی پارت، بر سلوکوس[Seleucus] دوم پادشاه سلوکی غلبه یافت و با استفاده از اختلافات داخلی خاندان سلوکی، هیرکانی (گرگان) را نیز به قلمرو خود افزود[۲]. پس از او تیرداد (211-248 پ م) موقعیت پارتیان را تثبیت کرد و در دوران پادشاهان بعدی پیشروی آنان تا اکباتان (همدان) و حوالی زاگرس، سلوکیان را مجبور به رسمیت شناختن دولت پارت کرد. اشکانیان در دوران مهرداد اول (اشک ششم (137-171 پ.م)) پارس، عیلام و بابل را از سلوکیان باز پس گرفتند و از این زمان ضعف و زوال شدید سلوکیان، آنان را در ورطه نابودی قرار داد. مهرداد دوم بر آنیتوخوس دهم چیره شد[۳] و با سقوط سلوکیان توسط پومپه[Pompey] سردار رومی (64 پم)، پارتیان از این پس در جدال با رومیها قرار گرفتند و این گونه جنگهای هفتصد ساله ایران و روم آغاز شد و تا اواخر دوران ساسانی ادامه یافت[۴] و تاریخ سیاسی اشکانیان را تحت تأثیر خود قرار داد. تاریخ اشکانیان را به سه دوره تقسیم کردهاند:
- تأسیس از قیام ارشک تا دوره مهرداد دوم؛
- دوره اعتلا و اوج قدرت از مهرداد دوم تا پایان دوره بلاش اول؛
- دوره انحطاط، که با کشته شدن اردوان پنجم در نبرد هرمرزدگان در جنگ با اردشیر بابکان (224م) امپراتوری اشکانی سقوط کرد[۵].
پادشاهان اشکانی به احترام ارشک، بنیانگذار سلسله نام «ارشک، اشک» بر خود میافزودند که این امر ناشی از سنت شبانی پدر دوستی بود[۶]. آنان مطابق رسم عشایری هر ساله کوچ منظمی داشتند که بر اساس آن پایتخت آنان از اشکآباد (عشقآباد) نسا در پارت تا هکاتوم پیلس[Hecatom Pylos] و اکباتان در ماد و بابل و تیسفون در غرب تغییر میکرد[۷]. نظام اداری اشکانیان مبتنی بر سیاست عدم تمرکز، حکومت ملوکالطوایفی و دادن اختیار حکمرانی به سران بخشهای مختلف حکومتی بود که هر کدام تحت نظر شاهنشاه در منطقه خود حکومت میکردند[۸].
سیاست اداری عدم تمرکز منجر به در پیش گرفتن صلح و سازش در مقابل فرهنگها و ادیان مختلف شد که در نتیجه پیروان ادیان و آئینهای مختلف از زردشتی، مهرپرستی، زروانی و بودایی، یهودیت و مسیحیت در سرزمینهای امپراتوری برای حفظ و پیروی از افکار و عقایدشان آزاد بودند[۹].
خاندانهای مهم اشکانی عبارت بودند از: مهران و رازی در حدود ری، کارن[Karen] در نهاوند، سورن[Suren] در سیستان، که تاجگذاری بر عهده این خاندان بود. اسپندیاذ در ری، زیک[Zik] در ماد، آتروپاتن[Atrepaten] (آذربایجان) و اسپهبد در هیرکانی. در این میان خاندان سورن از نفوذ و تسلط بیشتری برخوردار بود و سرکرده آنان سپهسالار کل اشکانی بود[۱۰]. رقابت همیشگی این خاندانها باعث تضمین و بقای امپراتوری در خاندان اشکانی میشد. از ارکان مهم این امپراتوری دو مجلس بزرگان و روحانیون بود که از ترکیب آنها مجلسی به نام مهستان (مگستان) [Magestan] به وجود میآمد که اعضاء آن همان سرکردگان خاندانهای بزرگ امپراتوری بودند. این مجلس دارای اختیارات وسیعی از جمله عزل و نصب پادشاه بود.
مطابق سنت شبانی که جنگ بهترین وسیله تجلی اقوام بود، روح سلحشوری و قهرمانی کار شایسته اشکانیان محسوب میشد. از این رو پارتها هیچگاه سپاه ثابتی نداشتند و در جنگها سپاه آنان از به هم پیوستن سرکردگان اقوام و نجبا به همراه جنگجویانشان که شامل سوارکاران یا تیراندازان بودند، تشکیل میشد. قلمرو اشکانیان از شرق در معرض هجوم سکاها و اقوام بدوی و از غرب در معرض یورش رومیان بود جنگهای ایران و روم از دوران اُرُد[Orod] شروع شد. در نبرد حران، کراسوس[Krāssus]، از سورنا سردار اشکانی شکست خورد (53 پ.م) و از آن پس به دلایل گوناگون به ویژه اختلاف بر سر ارمنستان که حکمران آن را شاه اشکانی انتخاب میکرد جنگهای ایران و روم ادامه یافت.
اقتصاد جامعه اشکانی مبتنی بر کشاورزی، دامداری و تجارت بود، که در این راستا بردگان و اسیران جنگی را به کار میگرفتند. در این دوران راههای تجارتی به ویژه جاده ابریشم احیاء شدند که احیاء راه اخیر باعث پیوند شرق و غرب و رونق بازارهای امپراتوری و دریافت حق عبور کالا در پرتو برقراری حفظ امنیت و ثبات راهها شد. در دوران اشکانیان فرهنگ، تمدن و زبان یونانی (هلنی) متأثر از حضور طولانی یونانیان پس از حمله اسکندر (330 پم) در ایران، همچنان دوام داشت و ضرب سکه و خط و زبان رسمی امپراتوری تا مدتها یونانی بود. حتی پادشاهان اولیه اشکانی برای مجاب نمودن حکام بیگانه از عنوان فیل هلن (هلنوفیل = دوستدار یونان) استفاده میکردند. مطابق منابع سر بریده کراسوس سردار رومی در حالی نزد اُرد برده شد که او مشغول تماشای نمایشنامهای یونانی بود. در دوران بلاش اول (52-78م)، فرهنگ و زبان ایرانی جایگزین خط و زبان یونانی شد و این پادشاه به جای لقب «دوستدار یونان»، لقب «دوستدار ایران» را بر خود نهاد. مطابق متون دینی زردشتی ظاهراً در دوران همین پادشاه کتاب اوستا گردآوری شد[۱۱]. هنر معماری اشکانی تا حدود زیادی تأثیر گرفته از هنر و معماری یونانی بود آثاری از این معماری در بناهای بازمانده از دوران آنها، همچون معابد و بناهای موجود در پایتختهایشان بناهایی چون آثار کوه خواجه واقع در سیستان، مشهود است. طرح شطرنجی و استفاده از خشت به جای سنگ از ویژگیهای بارز معماری اشکانی است. گروهی بر آن باورند که کمبود منابع درباره اشکانیان ناشی از سنت زردشتی ظهور است که به خاطر آن در دوران ساسانی تمامی آثار و منابع مرتبط با اشکانیان از میان برده شدند از این رو آگاهی درباره اشکانیان اندک است.
نیز نگاه کنید به
مآخذ
- ↑ مشکور، محمدجواد. ایران در عهد باستان. تهران: سازمان تربیت معلم و تحقیقات تربیتی، 1343، ص 333.
- ↑ دیاکونف. م. اشکانیان. ترجمه کریم کشاورز، تهران: پیام، 1351، ص 42.
- ↑ گیرشمن، رومن. ایران از آغاز تا اسلام. ترجمه محمود بهفروزی، تهران: انتشارات جامی، 1372، ص 241.
- ↑ گیرشمن، رومن. ایران از آغاز تا اسلام. ترجمه محمود بهفروزی، تهران: انتشارات جامی، 1372، ص 241.
- ↑ کریستن سن، آرتور. ایران در زمان ساسانیان. ترجمه رشید یاسمی، تهران: دنیای کتاب، 1377، ص 134.
- ↑ ولسکی، یوزف. شاهنشاهی اشکانی. ترجمه مرتضی ثاقبفر، تهران: ققنوس، 1383، ص 71.
- ↑ زرینکوب، عبدالحسین. تاریخ مردم ایران (پیش از اسلام). تهران: امیرکبیر، 1364، ص 349.
- ↑ فرای، ریچارد. میراث باستانی ایران. ترجمه مسعود رجبنیا، تهران: انتشارات علمی فرهنگی، 1373، ص 308.
- ↑ ویسهوفر، یوزف. ایران باستان. ترجمه مرتضی ثاقبفر، تهران: ققنوس، 1377، ص 171.
- ↑ کالج، مالوم. پارتیان. ترجمه مسعود رجبنیا، تهران: وزارت فرهنگ و هنر، 1355، ص 92.
- ↑ پیرنیا، حسن (مشیرالدوله). ایران باستان. تهران: چاپخانه مجلس شورای ملی، 1313، ج 3، ص 2684.
منبع اصلی
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مرکز مطالعات راهبردی روابط فرهنگی (1398). دانشنامه ایران. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشارات بین المللی الهدی،
نویسنده مقاله
مهرداد شباهنگ