پرش به محتوا

یزد

از ویکی ایران
خانه لاری ها در یزد، برگرفته از سایت سفر مارکت، قابل بازیابی ازhttps://safarmarket.com/

یزد، مرکز استان و شهرستانی به همین نام. این شهرستان برابر آخرین تقسیمات کشوری، دارای 2 بخش، 4 شهر و 4 دهستان است[۱].

شهرستان یزد، از شمال و شمال شرقی با شهرستان اردکان از غرب با شهرستان‌های صدوق (به مرکزیت اشکذر) و تفت، از جنوب و جنوب شرق با شهرستان‌‌های مهریز و بافق  همسایه است[۲].

شهر یزد با مختصات جغرافیایی ً45 َ21 ْ54 طول شرقی و ً15 َ53 ْ31 عرض شمالی و ارتفاع 1215 متر از سطح دریا، با میانگین بارندگی سالانه 60 میلی‌متر و آب و هوایی معتدل مایل به گرم و خشک[۳]، از شهرهای کویری ایران است که تقریباً در مرکزیت جغرافیایی کشور و در فاصله 623 کیلومتری تهران قرار دارد[۴]. این شهر در نزدیکی دامنه‌های شمال شرقی کوهستان شیرکوه با حداکثر ارتفاع 4055 متر، به عنوان مهم‌ترین عارضه طبیعی تعدیل کننده آب و هوای منطقه قرار دارد که مساحتی برابر با سه ‌هزار کیلومتر مربع را در برگرفته است. این کوهستان که در زمستان‌ها، غالباً پوشیده از برف است، منبع تأمین آب بخش اعظمی از نواحی پیرامون خود از جمله یزد محسوب می‌شود[۵]. حفر قنات و استفاده از آ‌ب‌های زیرزمینی برای کار کشاورزی و شرب اهالی، از دیرباز در شهر خشک و کم آب یزد معمول بوده است[۶]. شهر یزد در مرکز مثلثی قرار گرفته که در هر رأس آن سه منطقه کویری با نام‌های سیاه‌کوه، ابرکوه و درانجیر قرار گرفته که مجموعه آن‌ها در مجاورت دو منطقه بزرگ کویری ایران یعنی دشت کویر و کویر لوت واقع شده‌اند.

بادهایی که از طرف کویر به سوی شهر می‌وزد، گرم و در تابستان مقدار زیادی خاک نرم و شن به همراه خود می‌آورد و آسمان را تیره و تار می‌سازد[۷].

در منابع تاریخی و جغرافیایی قدیم از یزد با نام‌های ایستاتز، ایزاطیخه، ایستاتیس، فَرافَر، فرافیژ، کِثنوا، کِثَه و هَرفُته و با لقب‌های دارالسیاده، دارالشیعه و دارالعباده و نیز با نام زندان ذوالقرنین یاد شده است[۸]. مؤلف ناشناخته حدودالعالم از کِثَه که به عقیده برخی، همان شهر یزد باید باشد، بر خلاف امروز به عنوان شهرکی سردسیر نام می‌برد:

«انار و بهره، کثه، میبذ [میبد]، مایین [نایین] شهرکهایی‌اند سردسیر [؟] با نعمت بسیار بر حد میان پارس و بیابان»[۹].

در البلدان یعقوبی نیز از شهر یزد به همین نام ذکری به میان آمده[۱۰] و در نزهه القلوب هم از یزد چنین یاد شده است:

«آبش از کاریز و قنوات... در میان شهر گذرد و مردم بر آن سرداب‌ها و حوضخانه‌ها ساخته‌اند. ... اکثر عمارات ظاهری آن از خشت خام بود، جهت آنکه درو بارندگی کم باشد... شهری نیک است و پاک و مضبوط و حاصلش پنبه و غلّه و میوه و ابریشم بُوَد. ... پیشه‌ورانشان و دستکارانشان سخت نیکو مرد و سلامت رو باشند»[۱۱].

ابن حوقل نیز می‌گوید:

«یزد جزء کوره اصطخر است و شهر کثه کرسی آن باشد. این شهر در زمان قدیم، کثه نام داشت و چون نام یزد را روی شهر گذاشتند، نام کثه را بر ولایت یزد اطلاق کردند»[۱۲].

بارتولد هم درباره یزد چنین می‌گوید:

«شهر یزد به نام کثه هم خوانده می‌شد. در یزد و ابرقو مثل ولایت کرمان غالب ابنیه از گل و دارای گنبد بودند، یعنی به واسطه نقصان جنگل، چوب استعمال نمی‌کردند. یزد به حاصلخیزی اطرافش معروف و همیشه یکی از مهم‌ترین نقاط تجارت ترانزیتی بود»[۱۳].

درباره تاریخ تأسیس شهر و وجه تسمیه آن روایت‌های مختلفی نقل شده است. برخی منابع بنیاد شهر را به دلیل وجود محوطه‌ای به نام زندان اسکندر (زندان ذوالقرنین) به اسکندر مقدونی نسبت می‌دهند[۱۴] و برخی دیگر یزدگرد و اردشیر بابکان را از بانیان شهر یزد می‌دادند. به هر حال با توجه به آثار برجای مانده از گذشته و کشفیات باستان‌شناسی، شهر یزد همپای دیگر شهرهای بزرگ ایران، پیش از اسلام موجویت مدنی داشته است. پس از فتح یزد در زمان خلافت عثمان، ساکنان شهر ابتدا با قبول جزیه بر دین خود باقی‌ ماندند، امّا به تدریج به دین جدید روی آوردند؛ با این حال هم‌اکنون نیز بیشترین تعداد زردشتیان ایران در این شهر ساکن‌اند و مسلمانان یزد که به زیادی تعصب معروف هستند، به گفته بارتولد شاید به واسطه قرب زردشتیان، متصف به مدارای مذهبی هستند[۱۵].

شهر یزد در طول حیات تاریخی خود، تحت حکومت‌های محلی اطراف خود اداره می‌شد و تنها به هنگام تأسیس حکومت اتابکان یزد، اهمیت سیاسی خاصی یافت و در نقشه جغرافیای سیاسی آن زمان، برای خود حد و مرزی پیدا کرد[۱۶].در دوره معاصر، یزد در محدوده استان اصفهان قرار داشت و نخستین بار در 1348 به عنوان مرکز فرمانداری کل تازه تأسیس یزد، انتخاب گردید و در 1352 نیز به عنوان مرکز استانی به همین نام برگزیده شد[۱۷]. در دهه‌های اخیر شهر یزد با توجه به توسعه راه‌های ارتباطی آسفالت شده، راه آهن و تأسیس فرودگاه و نیز احداث مراکز تولیدی و صنعتی متعدد و همچنین توسعه مراکز آموزشی عالی، به یکی از شهرهای پر رونق و جذب کننده جمعیت درآمده است، به‌گونه‌ای که جمعیت آن از 63502 تن در 1335 به 326776 تن در 1375 افزایش یافته است و طبق برآوردها جمعیت شهر در 1384 به 432233 تن رسیده است[۱۸].

افزون بر فعالیت‌های کشاورزی در روستاها، اشتغال به صنایع دستی به ویژه بافت فرش و انواع منسوجات ابریشمی، نخی و پشمی در شهر و روستا رایج است و در گذشته نیز تولیدات نساجی صنعتگران این شهر همواره مورد توجه جهانگردان خارجی از جمله مارکوپولو و سیاحان ونیزی نیز بوده است[۱۹].

یزد که به «شهر بادگیرها» نیز شهرت دارد، به دلیل داشتن جاذبه‌های فراوان تاریخی، از دیرباز مورد توجه گردشگران داخلی و خارجی بوده است. مسجد جامع کبیر، باغ دولت‌آباد (بادگیر معروف دولت‌آباد)، آب انبار شش بادگیری، مجموعه امیر چقماق، مدرسه ضیائیه (زندان اسکندر)، آتشکده زردشتیان، بازار، میدان و حمام‌خان و نیز دَه‌ها اثر تاریخی و طبیعی دیگر از جمله نقاط دیدنی این شهر است[۲۰].

نیز نگاه کنید به

مآخذ

  1. دفتر تقسیمات کشوری. نشریه عناصر و واحدهای تقسیمات کشوری. تهران: دفتر تقسیمات کشوری (وزارت کشور)، 1384.
  2. اطلس گیتاشناسی استان‌های ایران. تهران: مؤسسه گیتاشناسی، 1383، ص 195.
  3. جعفری، عباس. گیتاشناسی ایران. ج 3، دایره‌المعارف جغرافیایی ایران، چ 1، تهران: گیتاشناسی، 1379، ص 1351.
  4. سازمان حمل و نقل و پایانه‌های کشور (وزارت راه و ترابری). اطلس جاده‌های ایران (ویرایش دوم). تهران: همشهری، 1380، ص133 و 134.
  5. جعفری، عباس. گیتاشناسی ایران. ج 1، کوه‌ها و کوه‌نامه ایران، چ 2، تهران: گیتاشناسی، 1379، ص 370.
  6. کیهان، مسعود. جغرافیای مفصل ایران. ج2، سیاسی، تهران: ابن‌سینا، 1311، ص 435، 437.
  7. کیهان، مسعود. جغرافیای مفصل ایران. ج2، سیاسی، تهران: ابن‌سینا، 1311، ص 436.
  8. چکنگی، علیرضا. فرهنگنامه تطبیقی نام‌های قدیم و جدید مکان‌های جغرافیایی ایران و نواحی مجاور. چ 1، مشهد: بنیاد پژوهش‌های اسلامی، 1378، ص 265.
  9. حدود العالم من المشرق الی المغرب. به کوشش دکتر منوچهر ستوده، تهران: طهوری، 1362، ص136.
  10. یعقوبی، ابن‌ واضح. (احمد بن ابی‌یعقوب). البلدان. بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1408ق / 1988م، ص 44.
  11. مستوفی، حمدالله. نزهه القلوب. به کوشش گای لسترنج، لیدن: بریل، 1333ق/1915م، ص 74.
  12. ابن‌حوقل، ابوالقاسم. صوره‌الارض. به کوشش جعفر شعار، تهران: بنیاد فرهنگ ایران، 1345، ص36.
  13. بارتولد، و. تذکره جغرافیای تاریخی ایران. ترجمه حمزه سردادور، چ3، تهران: توس، 1372، ص184 و 185.
  14. نهچیری، عبدالحسین. جغرافیای تاریخی شهرها. به کوشش ژاله راستانی، چ3، تهران: مدرسه، 1380، ص235.
  15. بارتولد، و. تذکره جغرافیای تاریخی ایران. ترجمه حمزه سردادور، چ3، تهران: توس، 1372، ص185.
  16. سازمان نقشه‌برداری کشور. اطلس تاریخ ایران. چ1، تهران: سازمان نقشه‌برداری کشور، 1378، ص88 و 91.
  17. امیراحمدیان، بهرام. تقسیمات کشوری. چ1، تهران: دفتر پژوهش‌های فرهنگی، 1383، ص99 و 100.
  18. مرکز آمار ایران. توزیع و طبقه‌بندی جمعیت شهرهای ایران در سرشماری‌های 75- 1335. تهران: مرکز آمار ایران (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور)، 1382، ص 245 و 246.
  19. نهچیری، عبدالحسین. جغرافیای تاریخی شهرها. به کوشش ژاله راستانی، چ3، تهران: مدرسه، 1380،ص237.
  20. سازمان پژوهش‌ و برنامه‌ریزی آموزشی (وزارت آموزش و پرورش). جغرافیای استان یزد. چ4، تهران: شرکت چاپ و نشر کتاب‌های درسی ایران. 1382، ص 65-73.

منبع اصلی

سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مرکز مطالعات راهبردی روابط فرهنگی (1398). دانشنامه ایران. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشارات بین المللی الهدی،

نویسنده مقاله

غلامحسین تکمیل همایون