شاپور
شاپور، نام سه تن از پادشاهان ساسانی؛ شاپور اول (حک 241-273م) دومین شاهنشاه ساسانی، فرزند اردشیر بابکان. شاپور به احترام پدر، تا پس از مرگ او تاجگذاری نکرد (242م)[۱]. او پس از ارام کردن ارمنستان[۲] با بهرهگیری از عشق اتشین دختر پادشاه حران نسبت به خود، آنجا را تسخیر کرد. شاپور در رویارویی اولش با روم، سوریه و انطاکیه را تصرف کرد اما در حفظ آنها ناکام ماند و مجبور به عقبنشینی شد. در رویارویی دوم شاپور و روم، والرین [Valeryanos]امپراتور سالخورده روم به دست شاپور اسیر و به گفته منابع مسیحی به بردگی گرفته شد. سپاه شاپور در این اثناء به تاراج انطاکیه و شهرهای آسیای صغیر پرداخت اما این سپاه در راه بازگشت دستخوش حملات اُذَیْنه[Odenathuo]، پادشاه تدمر شد[۳]. پس از مرگ شاپور، فرزندش هرمزد اردشیر (هرمزد اول 273-274) به پادشاهی رسید. احداث سد شادروان بر روی رود کارون با به کارگیری مهندسان و اسیران رومی و بنای شهرهای نیشابور در خراسان، شاپور (بیشاپور) در فارس، گندی شاپور در خوزستان منسوب به اوست.
شاپور بر خلاف نیاکانش خود را پادشاه ایران و انیران نامید. در دوران این پادشاه مانی (216-274م) دعوی پیامبری کرد و آزادانه به تبلیغ پرداخته کتاب شاپورگان را به وی تقدیم کرد[۴].
شاپور دوم ملقب به ذوالاکتاف (309-379م)، دهمین شاهنشاه ساسانی، فرزند هرمزد دوم. پس از خلع آذر نرسی از سلطنت، پیش از تولد و در دوران جنینی به پادشاهی برگزیده شد. دوران کودکی او توأم با هرج و مرج ناشی از دخالت اشراف و روحانیان در حکومت گذشت. شاپور در 16 سالگی با در دست گرفتن امور بر اوضاع کشور مسلط شد و به امور سامان بخشید[۵]. او با فرو نشاندن اعراب یاغی و کوچ دادن آنها به کرمان در سواحل جنوبی خلیج فارس امنیت را برقرار ساخت[۶].
پس از گرایش کنستانتین، امپراتور روم به آئین مسیحیت و حمایتش از مسیحیان ایران، شاپور به مسیحیان بدبین شده و به تعقیب و سختگیری بر آنان پرداخت[۷]. اولین رویارویی شاپور با رومیان به دلیل تهدیدات قبایل هیون در سرحدات شرقی شاهنشاهی بینتیجه بود. رویارویی دوم او پس از عدم پذیرش درخواستش از سوی رومیان مبنی بر استرداد ارمنستان و سرزمینهایی که در دوران جدش به دست رومیان افتاده بود، اغاز شد که به دلیل کشته شدن یولیانیوس امپراتور روم در این جنگ، صلحی سنگین اما ناپایدار با تحمیل تمام ادعاهای شاپور بر رومیان قبولانده شد. پس از مرگ شاپور (379م)[۸] که اقداماتش او را در زمره دو پادشاه نخستین ساسانی قرار میدهد، برادرش اردشیر دوم (379-383م) بر تخت نشست. برخی صفت ذوالاکتاف این پادشاه را به معنی قد بلند و چهارشانه و برخی به معنی نادرست سوراخ کردن شانههای اعراب و به بند کشیدن آنها گرفتهاند. شاپور پادشاهی درشتخو و عصبی اما در عین حال رئوف و خوش قلب بود.
شاپور سوم (حک 383-388م) دوازدهمین شاهنشاه ساسانی، پسر شاپور دوم.
او پس از خلع اردشیر دوم به پادشاهی رسید. [۹]در دوران او ارمنستان به دو قسمت تقسیم شد و بخش بزرگتر به ایران و بخش کوچکتر به روم واگذاشته شد. این پادشاه در اثر توطئهای (فرو افتادن ستونهای خیمه) به قتل رسید و پس از او برادرش بهرام چهارم بر تخت نشست.
نیز نگاه کنید به
مآخذ
- ↑ کریستنسن، آرتور. ایران در زمان ساسانیان. ترجمه رشید یاسمی، تهران: دنیای کتاب، 1377، ص 259.
- ↑ Fry, Richard. The Heritage of Persia. London, Cardinal, 1976, P. 116.
- ↑ وامقی، ایرج. نوشتههای مانی و مانویان. تهران: پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی، 1378، ص .
- ↑ وامقی، ایرج. نوشتههای مانی و مانویان. تهران: پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی، 1378، ص .
- ↑ زرینکوب، عبدالحسین. تاریخ مردم ایران. تهران: امیرکبیر، 1364، ص 449.
- ↑ گیرشمن، رومن. ایران از اغاز تا اسلام. ترجمة محمود بهفروزی، تهران: جامی، 1379، ص 290.
- ↑ مشکور، محمدجواد. تاریخ عهد باستان. تهران: سازمان تربیت معلم و تحقیقات تربیتی، 1343، ص 408.
- ↑ مشکور، محمدجواد. تاریخ سیاسی ساسانیان. تهران: دنیای کتاب، 1367، ص 399.
- ↑ پیرنیا، حسن (مشیرالدوله). تاریخ مختصر ایران تا انقراض ساسانیان (ایران قدیم). تهران: مجلس شورای ملی، 1306، ص 195.
منبع اصلی
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مرکز مطالعات راهبردی روابط فرهنگی (1398). دانشنامه ایران. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشارات بین المللی الهدی،
نویسنده مقاله
مهرداد شباهنگ