پرش به محتوا

علویان

از ویکی ایران

علویان، گروهی از سادات علوی، فرزندان حضرت علی بن ابی طالب (ع) که در شمال ایران (طبرستان) از 255 تا 316ق / 864 تا 928م حکومت می‌کردند

مؤسس این سلسله حسن بن زید ملقب به داعی کبیر 250-270ق / 864-884 [۱] از نوادگان امام حسن(ع) و از امام‌های معروف زیدیه بود که دیلمستان، مازندران و گرگان را از تصرف سپاه خلیفه و اسپهبد قارن حکمران محلی خارج کرد[۲] اما در 259ق/873م از یعقوب لیث شکست خورد. پس از او، برادرش محمد بن زید (داعی) (حک270-287ق/844-900م) حکومت را به دست گرفت و با احمد بن عبدالله خجستانی و رافع بن هرثمه از سرداران عرب در شمال شرق، جنگید و غالب آمد. امّا در حمله محمد بن هارون سردار امیر اسماعیل سامانی به گرگان، داعی در میدان جنگ کشته شد[۳]. حسن بن علی مشهور به ناصرکبیر (اطروش) [ OTrosh] (حک301-304ق / 914-917م) طبرستان را که مدت 13سال جزء متصرفات سامانی بود به دست آورد. به دوران او حسن بن قاسم یکی دیگر از سادات حسنی معروف به داعی صغیر که حاکم گیلان بود قیام نمود. اما ناصرکبیر او را بخشید و جانشین خود نمود به دوران ناصرکبیر وضع طبرستان رونق گرفت[۴] و با مرگ او حسن بن قاسم داعی صغیر (حک304-316ق/917-928م) به امارت نشست. او در نبرد با سیمجور سردار سامانی شکست خورد. اما در310ق/922م شکست خود را جبران کرد و نصر بن احمد سامانی را در 314ق/921م شکست داد. اما در نبرد با اسفار بن شیرویه سردار دیلمی کشته شد[۵].

سادات علوی طبرستان باعث رونق اسلام در گیلان و مازندران و گرگان شدند و چون شیعه زیدی بودند این شاخه از تشیع در این منطقه رواج یافت[۶]. حکومت آنان امارت استیلا به حساب می‌آید که با استفاده از نارضایتی مردم از عمال حکومت طاهری به حکومت رسیدند[۷] و تحت فشار 3 نیروی فعال در طبرستان (صفاریان، سامانیان، خاندان‌های محلی) به ادامه حیات پرداختند. پس از آنان شاخه دیگری از علویان در گیلان و دیلمان به حکومت پرداختند. جعفر محمد (حک320-350ق/932-961م) و پسرش ابوالحسن مهدی و دیگران در پی احیای قدرت علویان برآمدند امّا هر یک آلت دست امیران زیاری، بویهی شدند[۸]. علویان حاکمانی عالم و پایبند به اصول اسلامی بودند[۹] امّا حکومت آنان متمرکز نبود و درون خاندان نیز رقبای بسیاری وجود داشت. توجه آنان به علوم دینی در رواج اسلام و پرورش نسلی از دانشمندان ادوار بعدی قابل توجه است.

نیز نگاه کنید به


مآخذ

  1. حكیمیان، ابوالفتح. علویان طبرستان. تهران: 1348، دانشگاه تهران، ص72.
  2. خواندمیر، غیاث‌الدین حسینی. حبیب‌السیر فی اخبار افراد بشر. تهران: 1353، كتابفروشی خیام، ج2، ص407.
  3. نرشخی، ابوبکر محمد بن جعفر. تاریخ بخارا. ترجمه ابونصر القباوی، تصحیح مدرس رضوی، تهران: 1363، انتشارات توس، ص114.
  4. مسعودی، ابوالحسن علی بن حسین. مروج الذهب و معادن الجوهر. ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران: 1360، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ج 2، ص741.
  5. ابن‌اسفندیار، بهاءالدین محمد. تاریخ طبرستان. تصحیح عباس اقبال، تهران: 1320، کلاه‌خاور، ج1، ص256-263.
  6. شعبانی، رضا. مروری کوتاه بر تاریخ ایران. تهران: 1380، انتشارات سخن، ص417.
  7. زرین‌کوب، عبدالحسین. تاریخ مردم ایران. تهران: 1368، ج2، ص126.
  8. فرای، ریچارد. ن. تاریخ ایران کمبریج. تهران: 1363، امیرکبیر، ج4، ص182-184.
  9. مشکور، محمدجواد. تاریخ ایران زمین. تهران: 1372، اشراقی، ص160.

منبع اصلی

سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مرکز مطالعات راهبردی روابط فرهنگی (1398). دانشنامه ایران. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشارات بین المللی الهدی،

نویسنده مقاله

قاسم خردمندی