عباس یکم صفوی
عباس یکم صفوی، شاه عباس پنجمین پادشاه صفوی (حک996 – 1038ق / ؟ م) شاه عباس، پسر و جانشین سلطان محمدشاه خدابنده.
محمد خدابنده که مردی درویش خصلت و ضعیفالنفس بود در حالی تاج پادشاهی را به پسر نوجوان خویش، عباسمیرزا داد که[۱] اعیان و بزرگان کشور سرکشی میکردند و شورشهای داخلی و سلطه بیگانگان شرق و غرب کشور را ناآرام کرده بود[۲]. شهر یزد در اشغال عثمانیان و قزوین در معرض یورش آنان بود. در زمانی که میان سران قزلباش نزاع و کشمکش بود ساماندهی اوضاع داخلی صلح با عثمانیان و تار و مار کردن ازبکان در شرق نخستین اقدامات شاه جوان در آغاز سلطنت بود. به موجب عهدنامه صلح استانبول به ناچار تسلط ترکان بر سرزمینهای ایرانی، تبریز، قراباغ، گنجه، تفلیس، نرور، لرستان و نهاوند را به رسمیت شناخت[۳].
کاستن قدرت قزلباشان که در آغاز پادشاهی او هرج و مرج آفریده بودند و با تشکیل لشکری مجهز از اقوام گرجی و چرکس وفادار به شاه، زمینه شکست ازبکان را فراهم کرد[۴][۵] و آنگاه برای نبرد با عثمانیان و اخراج آنان از سرزمینهای شمالغربی ایران اقدامات پیروزمندانهای انجام داد (1016ق / ؟ م) شاهعباس در 1006ق / ؟ م، اصفهان را به پایتختی برگزید. از آن زمان اصفهان دستخوش طرحهای نوین هنری و معماری قرار گرفت و به زیباترین شهر ایرانی به منزله «نصف جهان» تبدیل شد که بازرگانان آسیا و اروپا به آن آمد و شد میکردند. میدان شاه (نقش جهان)، مساجد شاه و شیخ لطف ا... کاخ عالیقاپو، چهارباغ، تفرجگاههای زیبا در آن بنا شد. تاورنیه، مغرضانه آن را قریهای بزرگ میخواند[۶] در حالی که به گفته شاردن رونق و شکوفایی و جمعیتی مانند شهر لندن داشت[۷].
شاه عباس با ایجاد هنگهای جدید غلامان، ارتشی به وجود آورد که همیشه در دسترس بود و به هیچ کس جز شخص شاه وفاداری نداشت. سواره نظام مسلح به تفنگ بود و توپخانه و قراولان سلطنتی مجهز به سلاحهای نوین بودند. حقوق نظامیان از درآمد املاک خاصه (سلطنتی) پرداخته میشد که در دراز مدت به کاهش تولیدات کشاورزی و ضعف اقتصادی کشور انجامید[۸]. شاه عباس با اروپائیان روابط سیاسی- اقتصادی گستردهای به ویژه علیه عثمانی برقرار کرد. برادران شرلی معروفترین اروپائیانی بودند که به ایران آمدند و به سفارت او به اروپا سفر کردند. در دوره او عثمانیان تعرضهای بینتیجهای به بغداد و عتبات میکردند و ازبکان نیز قندهار را مورد هجوم قرار میدادند. امام قلیخان سردار و حکمران فارس با یاری ناوگان انگلیس پرتَغالیها را خلیجفارس شکست داد و هرمز را آزاد کرد[۹].
دوران شاهعباس اوج هنرهای ظریف و صنایع دستی ایران، تولید و تجارت ابریشم، دانشها و آموزههای فرهنگ ایرانی- اسلامی بود. دربار او محل آمد و شد عالمان، ادیبان و دانشمندانی مانند شیخبهایی، ملاصدرا شیرازی، میرداماد و ....بود. هر چند بسیاری نیز راهی هند شدند اما در آنجا به گسترش فرهنگ ایرانی و زبان فارسی پرداختند.
نیز نگاه کنید به
مآخذ
- ↑ اسکندر بیکمنشی(ترکمان). عالم آرای عباسی. تهران: 1334، امیرکبیر و کتابفروشی تائید اصفهان، چاپ ایرج افشار، ص281.
- ↑ طاهری، ابوالقاسم، تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران از مرگ تیمور تا مرگ شاهعباس. تهران: 1349، کتابهای جیبی، ص255.
- ↑ نوایی، عبدالحسین. روابط سیاسی و اقتصادی ایران در دوره صفویه. تهران: 1377،سمت، ص28.
- ↑ فلسفی، نصرالله. زندگانی شاه عباس اول. تهران: 1346، دانشگاه تهران، ص134.
- ↑ افوشتهای نطنزی، محمود بن هدایت الله، ثقاوه الآثار فی ذکرالاخیار. تصحیح احسان اشراقی. تهران: 1373، علمی و فرهنگی، ص586.
- ↑ تاورنیه. سفرنامه. ترجمه ابوتراب نوری، تجدید نظر حمید شیرازی، کتابخانه تأیید اصفهان، 1336، ص381.
- ↑ شاردن. سفرنامه. (بخش شهر اصفهان)، ترجمه حسین عریضی، با مقدمه علی دهباشی، تهران: 1362، نگاه، ص34.
- ↑ لکهارت، لارنس. انقراض سلسله صفویه و ایام استیلای افاغنه در ایران. ترجمه مصطفی قلیعماد، تهران: 1368، مروارید، ص540.
- ↑ سیوری، راجر. ایران عصر صفوی. ترجمه کامبیز عزیزی. تهران: 1366، بحر، ص.102
منبع اصلی
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مرکز مطالعات راهبردی روابط فرهنگی (1398). دانشنامه ایران. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشارات بین المللی الهدی،
نویسنده مقاله
مهدی ابوالحسنی ترقی