پرش به محتوا

عضد الدوله

از ویکی ایران

عضدالدوله، دیلمی معروف به (324-372ق / 935-983م) دومین پادشاه فناخسرو، از پادشاهان آل‌بویه، ملقّب به عضدالدوله و شاهنشاه.(حک372-338ق/982-949م).

پدر فناخسرو (پناه‌خسرو)، حکمران ری، همدان، اصفهان و سرزمین‌های پیرامون آن بود و در پادشاهی شیوه حکومتی ایرانیان دوره ساسانی را در پیش داشت[۱]. فناخسرو که به ولیعهدی عمویش عمادالدوله علی بنیان‌گذار سلسله آل‌بویه در فارس و پیرامونِ آن بود با کمک پدرش رکن‌الدوله و عمویش معزالدوله احمد (حکمران کرمان، خوزستان، عراق و عمان) پس از فوت عمادالدوله بر تخت پادشاهی آل‌بویه در شیراز نشست و مخالفان خود را از میان برداشت (338ق / 949م)[۲]  او که در پادشاهی با اقتدار تمام ظاهر شد در352ق / 963م لقب عضدالدوله را از المطیع دریافت کرد و عمویش معزالدوله با اعطای لقب تاج‌الدوله به او به دلیل از دست رفتن مقام امیر‌الامرایی خود جلوگیری کرد.

عضدالدوله از فارس و خوزستان متوجه دیگر مناطق شد. او کرمان، سیستان، عراق، بغداد (با شکست دادن سرداران ترک خلیفه)، موصل (با شکست دادن حدانیان)، آمِد و مناطق اطراف دیاربکر، همدان، کردستان و سرزمین‌های پیرامون قلمرو آل‌بویه را بر قلمرو فرمانروایی خود افزود[۳] و سرانجام در کمال اقتدار و زمانی که شاهنشاهی بلا‌منازع و مسلط بر دستگاه خلافت عباسی و بخش بزرگی از ایران بود در بغداد درگذشت و در کنار مقبره حضرت علی(ع) در نجف اشرف به خاک سپرده شد[۴].

وی که در مراسمی با شکوه لقب رسمی شاهنشاه را به اقتدار از خلیفه عباسی گرفت با استفاده از تصویرهای ساسانی در ضرب سکه‌ها در گسترش آئین شیعه و رسوم ایرانی اهتمام ورزید

کتیبه وی در کاخ تچر تخت‌جمشید و علاقه‌مندی او به آثار پیش از اسلام گواه از تلاش او برای احیای رسوم ایرانی دارد. او در بغداد بر خطبه جاری شد و «دارالمملکه» او شکوهی برابر با دارالخلافه عباسی داشت[۵].

بنای بیمارستان و دانشگاه معتبر پزشکی عضدی بغداد، بنای کتابخانه و عمارت‌های با شکوه در شیراز، ترویج علم و دانش، بزرگداشت اقلیت‌های دینی[۶]، فرهنگ دوستی و اعتلای فرهنگ و تمدن ایرانی که در واقع مرحله دوم اعتلای آن پس از دوره طلایی نصر ‌دوم سامانی (در خراسان) بود، از اقدامات و آثار ماندنی او در ایران به شمار می‌رود[۷]. بسیاری از دانشمندان، ادیبان و فقیهان، مورخان و جغرافی‌دانان، و فیلسوفان در دوره او حضور داشته و یا پرورده شدند. اگر چه او شیعه مذهب بود اما در تسلط بر خلیفه سنی مذهبی عباسی سعی داشت به گونه‌ای عمل کند که اعتراض سنیان را برانگیخته نکند. دیوان‌های دولتی، وزارت و امور اداری در دوره او به سامان بود[۸] و رفاه اقتصادی تا اندازه‌ای در اجتماع نمایان بود. نصربن هارون و مطهربن عبدالله وزیران مسیحی و مسلمان در شیراز و بغداد در دوره او وزارت می‌کردند.

نیز نگاه کنید به

مآخذ

  1. فقیهی، علی‌اصغر. شاهنشاهی عضدالدوله. تهران: 1347، مطبوعاتی اسماعیلیان، ص54-53.
  2. کاهن، کلود«ایران در عصر آل‌بویه»، تاریخ ایران از اسلام تا سلاجقه. دانشگاه کمبریج، ترجمه حسن انوشه، تهران: 1363، امیرکبیر، ج4، ص230.
  3. ابن‌‌اثیر، عزالدین. الکامل فی التاریخ (کامل: تاریخ بزرگ اسلام و ایران). ترجمه ابوالقاسم حالت و عباس خلیلی، تهران: 1355، علمی، ج 14 و 15.
  4. ابن‌جوزی، عبدالرحمن. المنتظم فی تاریخ الملوک و لأمم. حیدر آباد دکن، مطبعه دایره المعارف العثمانیه، 1358ق، ج7، ص118-113.
  5. صابی، هلال بن محسن. رسوم دارالخلافه. ترجمه محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: 1346، بنیاد فرهنگ ایران، ص115.
  6. فرای، ریچارد. عصر زرین فرهنگ ایران. ترجمه مسعود رجب‌نیا. تهران: 1375، سروش، ص229.
  7. زرین‌کوب، عبدالحسین. تاریخ مردم ایران بعد از اسلام. تهران: 1367، امیرکبیر، ج2.
  8. سجادی، صادق. «آل‌بویه»، دایره المعارف بزرگ اسلامی. تهران: 1367، بنیاد دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج1، ص642.

منبع اصلی

سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مرکز مطالعات راهبردی روابط فرهنگی (1398). دانشنامه ایران. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشارات بین المللی الهدی،

نویسنده مقاله

حسن باستانی راد