کرمانشاه

کرمانشاه، مرکز استان و شهرستانی به همین نام، واقع در غرب کشور.
شهرستان کرمانشاه، برابر آخرین تقسیمات کشوری، دارای 4 بخش، 4 شهر و 13 دهستان است[۱].این شهرستان از شمال با شهرستان کامیاران (در استان کردستان)، از جنوب با شهرستان سرابله (در استان ایلام)، از غرب با شهرستانهای جوانرود و اسلامآباد غرب، از شرق با شهرستانهای نورآباد (در استان لرستان) و هرسین و صحنه همسایه است[۱].
شهر کرمانشاه، با مختصات جغرافیایی ً00 َ04 ْ47 طول شرقی و ً45 َ18 ْ34 عرض شمالی و ارتفاع 1420 متر از سطح دریا با آب و هوایی معتدل تا معتدل مایل به سرد و نیمه خشک و نیمه مرطوب به عنوان یکی از پرآبترین مناطق ایران، با میانگین بارندگی 460 میلیمتر و میانگین 89 روز یخبندان در طول سال[۲]، و در فاصله اندکی از دامنههای جنوبی کوههای پرآو (پرو) به اتفاع 3359 متر و کوه بلوچ (داربید) به ارتفاع 2850 متر و در کنار رود قرهسو قرار دارد[۳].کرمانشاه از طریق راه آسفالت شده، در فاصله 511 کیلومتری تهران واقع شده است[۴].با احداث راههای درجه یک و بزرگراه، کرمانشاه به شهرهای مختلف دیگر از جمله به شهرهای مرزی نفت شهر، قصر شیرین و نوسود و سایر نقاط مرزی با کشور عراق مرتبط شده و از این رو دارای اهمیت ارتباطی و استراتژیک است[۵].
از کرمانشاه در منابع و متون تاریخی با نام متعددی یاد شده است که برخی از آنها از این قرار است: بیت همبان، خرخار، خور مثین، خور مهین، قرماسین، کامبادان، کرماچان، کرماشان و نیز لقبهای دارالشوکت و دارالدوله[۶]. در حدودالعالم یک بار از کرمانشاه با نام «کرمان شاهان» یاد شده که «بر ره حجاج است و نیز انبوه و آبادان و با نعمت»[۷] در البلدان نیز آمده است که «کرمانشاه شهری است جلیلالقدر و پرجمعیت که بیشتر اهالی آن عجماند، از پارسیان و کردها...»[۸].
در فتوحالبلدان، از کرمانشاه با نام قرماسین ذکری به میان آمده[۹] و در نزهتالقلوب نیز در شرح کرمانشاه، با نام کرمانشاهان چنین آمده است:
«آن را در کتب قرماسین نوشتهاند. از اقلیم چهارم است... بهرام بن شاپور ذوالاکتاف ساسانی ساخت و قباد بن فیروز ساسانی تجدید عمارتش کرده و درو جهت خود عمارت عالیه ساخت و پسرش انوشروان عادل درو دکّهای ساخت صد گز در صد گز و در یک جشن برو ففغور چین و خاقان ترک و رای هند و قیصر روم او را دستبوس کردند»[۱۰].
لسترنج نیز کرمانشاه را از شهرهای بزرگ ایران میداند، بدین شرح: «چهار شهر بزرگ قرمیسین (کرمانشاه کنونی)، همدان، ری و اصفهان از زمان قدیم بزرگترین شهرهای نواحی چهارگانه ایالت جبال بود»[۱۱]. وی سپس میافزاید: «کرمانشاهان، که نام آن معمولاً به صورت کرمانشاه مختصر میشود، نزد اعراب به نام قرمیسین معروف بود (قرماسین و قرماشین نیز نوشته میشد»[۱۲].لسترنج در کتاب خود، به نقل از برخی از جغرافیدانان مطالبی را درباره کرمانشاه به شرح زیر بیان میدارد:
«ابنحوقل در قرن چهارم به آن [شهر کرمانشاه] اشاره نموده گوید شهری زیباست و در میان اشجار و آبهای روان واقع گردیده، میوهاش ارزانست و وسایل آسایش فراوان. مقدسی، نخستین کسی که اسم ایرانی کرمانشاهان را در کتاب خود آورده، گوید: مسجد جامع شهر در بازار است و عضدالدوله دیلمی در آنجا قصری نیکو در کنار جاده ساخته است. قزوینی در قرن هفتم قرمیسین را نام میبرد و گوید نزدیک کرمانشاهان است چنانکه گویی هر دو یک شهر هستند. یاقوت که هر دو اسم را ذکر میکند تفصیلی درباره شهر نمیدهد و فقط به شرح کتیبهها و خرابههای واقع در کوه مجاور بهستان میپردازد»[۱۲].
به هر حال کرمانشاه به رغم تصور عدهای که آن را شهری نوبنیاد میپندارند، همواره دارای جایگاهی رفیع در تاریخ ایران بوده است. سنگ نوشتهها و تصاویر موجود در بیستون و طاق بستان که شامل آثاری از دوره شاهنشاهی هخامنشی و ساسانی میشود و نیز دیگر آثار مکشوفه و برجای مانده از گذشتههای دور و نزدیک، خود حاکی از مدنیت زنده و پایدار در منطقه بوده است.
با این حال کرمانشاه در مقاطعی از تاریخ حیات سیاسی و اجتماعی خود، دچار انحطاط، صدمات و لطماتی نیز گردیده است. در حمله مغول و در دوره اشغال به دست عثمانیها و قوای اشغالگر در جنگهای اول و دوم جهانی و آخرین بار در جنگ حکومت بعثی عراق علیه ایران، گرفتاریهایی را متحمل شد. پس از انقلاب 1357 در ایران نام مجعول باختران بر کرمانشاه گذاشته شد که پس از چندی این شهر دوباره نام تاریخی خود را بازیافت. به دلیل شرایط مساعد اقلیمی، کشاورزی و دامداری در روستاهای این شهر رونق داشته و در سالهای اخیر صنایع جدید و مراکز تولیدی و خدماتی نیز برای اشتغال شهرنشینان و توسعه اقتصادی و اجتماعی منطقه، در کرمانشاه احداث گردیده است. تصویب طرح احداث خط آهن تهران – کرمانشاه در صورت اجرا و ادامه آن به مناطق مرزی، بیتردید گام بلندی برای توسعه و افزایش اهمیت ارتباطی این شهر خواهد بود. کرمانشاه دارای پالایشگاه نفتی است که از چاههای نفت شاه به سوی این شهر هدایت میشود. افزون بر آثار برجای مانده از پیش از اسلام و پس از آن که بیشتر شامل مساجد قدیمی عمادالدوله، جامع، حاجی شهبازخان و چند مسجد دیگر میشود، مناظر طبیعی در اطراف شهر نیز از جاذبههای گردشگری این شهر است[۵].
جمعیت شهر کرمانشاه در سرشماری 1375، تعداد 692986 تن بود که طبق برآوردها در 1384 به 816428 تن رسیده است[۱۳].
نیز نگاه کنید به
مآخذ
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ دفتر تقسیمات کشوری. نقشه و جدول تقسیمات کشوری. تهران: وزارت کشور، 1383.
- ↑ جعفری، عباس. گیتاشناسی. ج 3، دایرةالمعارف جغرافیایی ایران. چ1. تهران: گیتاشناسی، 1379، ص 993.
- ↑ سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی (وزارت آموزش و پرورش). جغرافیای استان کرمانشاه. چ5، تهران: شرکت چاپ و نشر کتابهای درسی ایران، 1383، ص8.
- ↑ سازمان حمل و نقل و پایانههای کشور (وزارت راه و ترابری). اطلس جادههای ایران (ویرایش دوم). تهران: همشهری، 1380، ص 133و 134.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ مؤسسه گیتاشناسی (واحد پژوهش و تألیف). اطلس گیتاشناسی استانهای ایران. چ1، تهران: گیتاشناسی، 1383، ص162.
- ↑ چکنگی، علیرضا. فرهنگنامه تطبیقی نامهای قدیم و جدید مکانهای جغرافیایی ایران و نواحی مجاور. چ1، مشهد: آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهشهای اسلامی، 1378، ص 240 و 241.
- ↑ حدود العالم من المشرق الی المغرب. به کوشش دکتر منوچهر ستوده، تهران: 1362، کتابخانه طهوری، ص141.
- ↑ احمد بن ابییعقوب (ابن واضح یعقوبی). البُلدان. ترجمه دکتر محمدابراهیم آیتی، چ4، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی ایران، 1381، ص37.
- ↑ البلادزی، احمد بن یحیی. فتوحالبلدان. ترجمه محمد توکل، تهران: نقره 1367، ص131.
- ↑ مستوفی قزوینی، حمدالله. نزهتالقلوب. به کوشش دکتر محمد دبیرسیاقی، چ1، قزوین: حدیث امروز، 1381، ص163.
- ↑ لسترینج، گای. جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی. ترجمه محمود عرفان، چ6، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1383، ص201.
- ↑ ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ لسترینج، گای. جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی. ترجمه محمود عرفان، چ6، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1383، ص202.
- ↑ مرکز آمار ایران. بازسازی و برآورد جمعیت شهرستانهای کشور. تهران: مرکز آمار ایران (سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور)، 1382، ص179 و 180.
منبع اصلی
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مرکز مطالعات راهبردی روابط فرهنگی (1398). دانشنامه ایران. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشارات بین المللی الهدی،
نویسنده مقاله
غلامحسین تکمیل همایون