زندیه
زندیه، سلسله حکمرانان ایران (حک1209-1163ق ؟ م).
زندیه، از طوایف لک و مؤسس این سلسله کریمخان* میباشد. آنان احیاناً در زمان شاه عباس اول از دامنههای کوههای زاگرس به حوالی پری و کمازان در نزدیکی ملایر کوچ داده شدند. این طایفه به سه تیره زند بگله و زند هزاره از یک تبار و زند خراجی از تبار دیگر تقسیم میشد[۱]. با سقوط صفویان توسط افغانها، زندها به سرداری مهدیخان به راهزنی میپرداختند، اما با روی کار امدن نادرشاه توسط وی سرکوب و به خراسان کوچ داده شدند[۲].
با مرگ نادر طایفه زند به رهبری کریمخان به خاستگاه خود پری و کمازان بازگشت و شروع به دست اندازی نواحی اطراف کرد و سرانجام توانست در 1172ق / ؟م با حذف رقیبانی چون ابوالفتحخان، علیمردانخان، ازادخان و محمدحسنخان قاجار قدرت را در دست گیرد[۳]. اقدامهای بعدی کریمخان پس از تثبیت قدرت عبارت بودند از پایان غائله میرمهنا راهزن دریائی در خلیجفارس (1182ق / ؟ م)، [۴]حمله به عمان (1185ق / ؟ م) [۵]و فتح بصره (1190ق / ؟ م)[۶].
با فوت کریمخان در 1193ق دورهای از آشوب ایران را فرا گرفت. ابوالفتحخان پسر کریمخان با حمایت عمومی خود زکیخان از میان رقیبان به تاج و تخت رسید، اما در مقابل دیگر عموی خود صادقخان از سلطنت خلع شد (9شعبان 1193ق) هر چند خود او را از بصره به شیراز دعوت کرده بود[۷]. رقیب اصلی صادقخان علی مرادخان بود که با فتح شیراز صادقخان را به همراه فرزندانش به قتل رساند (ربیعالاول 1196ق)[۸]. وی پس از برقراری نظم به شیراز رفت و در آنجا به ساماندهی امور پرداخت. اما از همین زمان فعالیتهای نظامی آقامحمدخان در مازندران اغاز شد و به زودی در مقابل خان زند قرار گرفت. با مرگ علیمراد خان حکومت به جعفرخان رسید. وی با دو مشکل شورش آقا محمدخان و شورشهای دیگر ایلات و عشایر روبرو بود. این روند تا زمان قتل جعفرخان توسط سید مراد خان در ربیعالثانی 1303ق / ؟ م ادامه داشت[۹].
جعفرخان پیش از مرگ، پسرش لطفعلیخان را به نیابت منصوب کرد. اما در زمان مرگ جعفرخان وی جهت سرکوب شورشی، در لار به سر میبرد. از این رو سیدمرادخان یکی از اعضای خاندان زند از فرصت استفاده کرد و حکومت را به دست گرفت. حکومت وی چند ماه بیشتر طول نکشید (تا شعبان1203ق / ؟ م) زیرا توسط لطفعلیخان دستگیر شد. لطفعلیخان در آغاز حکومت خود با حمله به آقا محمدخان مواجه شد. وی پس از دفع این حمله جهت برقراری نظم به کرمان رفت، اما در بازگشت با خیانت کلانتر شهر شیراز از حاجابراهیم کلانتر مواجه شد که دروازه شهر را به روی وی بست[۱۰]. به دعوت حاجابراهیم آقامحمدخان در شوال 1206ق وارد شیراز شد. لطفعلیخان به طبس و کرمان رفت. آقامحمدخان کرمان را مورد محاصره قرار داد و پس از چند ماه شهر را تصرف و مردم آن را قتل و عام کرد (1209ق). لطفعلیخان توانست به بم بگریزد. اما توسط جهانگیر خان حاکم بم دستگیر و به آقا محمد خان تحویل داده شد. آقامحمدخان هم پس از شکنجه و کور کردن، وی را روانه تهران کرد و در انجا به قتل رساند. جنازه لطفعلیخان در امامزاده زید مدفون گردید (1209ق) و بدین ترتیب سلسله زند منقرض شد[۱۱].
تشکیلات اداری زندیان همانند صفویان و افشارها بود با این تفاوت که آنان خود را شاه نمینامیدند. در سیستمی که کریمخان برای اداره مناطق تحت سلطه خود ایجاد کرد در هر شهر از سوی خان عوامل اداری، شامل، وزیر، مستوفی، وکیلالرعایا، کلانتر، نقیب و محتسب تعیین میشدند[۱۲].
به لحاظ اجتماعی مردم ایران در زمان کریمخان دوره آرامی را پشت سر گذاشتند. ایجاد ارتش دائمی و سیستم مالیاتگیری منظم از سوی کریمخان به این امر کمک کرد[۱۳]. اما با مرگ کریمخان هرج و مرج ناشی از جنگهای جانشینی موجبات ادبار ایران و مردم آن را فراهم اورد.
در این دوران ایران و اروپا از طریق خلیجفارس روابط تجاری داشتند. در واقع این امر در زمان کریمخان به اوج رونق خود رسید هر چند که وی نسبت به تجار اروپائی بدبین بود و آنان را از خروج پول از ایران منع کرد[۱۴].
زندیان شیعیان دوازده امامی بودند. اما همانند صفویان متعصب نبودند. آنان نسبت به پیروان سایر مذاهب تساهل نشان میدادند[۱۵]. در دوره کریمخان اقدامهای عمرانی متعددی صورت گرفت از جمله، بنای ارگ سلطنتی، ساختمان دیوانخانه، عمارت کلاهفرنگی، برج و باروی شیراز، مسجد وکیل، بازار وکیل، بقعههای هفت تنان و چهل تنان، و آرامگاههای سعدی، حافظ در شیراز. علاوه بر شیراز در تهران، کرمان، بوشهر، و دیگر شهرها نیز بناهائی از جانب کریمخان و جانشینان او بنا گردید که نشان از توجه انان به امور رفاه عمومی است.
نیز نگاه کنید به
مآخذ
- ↑ نوائی، عبدالحسین. کریمخان زند. تهران: 1365، فراز، ص37.
- ↑ گلستانه، ابوالحسن بن محمدامین. مجملالتواریخ. چاپ مدرس رضوی، تهران: 1356، ابنسینا، ص147-145.
- ↑ رجبی، پرویز. کریمخان زند و زمان او. تهران: 1352، گروه فرهنگی مرجان با همکاری انتشارات امیرکبیر، ص74-70.
- ↑ نامیاصفهانی، میرزا محمدصادق موسوی. تاریخ گیتی گشا. چاپ سعید نفیسی، تهران: 1317، اقبال، ص167.
- ↑ شعبانی، رضا. تاریخ تحولات سیاسی- اجتماعی ایران در دوره افشاریه و زندیه. تهران: 1377، سمت، ص149-148.
- ↑ غفاری، کاشانی. ابوالحسن. گلشان مراد. چاپ غلامرضا طباطبائیمجد، تهران: 1369، زرین، ص187.
- ↑ میرزا محمد. روزنامه میرزا محمد کلانتر فارس. چاپ عباس اقبال، تهران: طهوری، 1362، ص74-72.
- ↑ فسائی شیرازی، میرزا حسن. فارسنامه ناصری. تهران: 1340، بینا، ج2، ص223.
- ↑ شیرازی، محمدرضا. ذیل تاریخ گیتیگشا. چاپ سعید نفیسی، تهران: بینا، 1317، اقبال، ص312.
- ↑ جونز، سر هاردفورد. اخرین روزهای لطفعلیخان زند. ترجمه هما ناطق و جانگری، تهران: 1365، بینا، ص28.
- ↑ شمیم، علیاصغر. ایران در دوره سلطنت قاجار. تهران: 1342، کتابخانه ابنسینا، ص22-20.
- ↑ اصف، محمدهاشم. رستمالتواریخ. چاپ محمد مشیری، تهران: 1352، امیرکبیر، ص307.
- ↑ فوران، جان. مقاومت شکننده. ترجمه احمد تدین، تهران: 1380، رسا، چاپ سوم، ص139-138.
- ↑ هوشنگ مهدوی، عبدالرضا. تاریخ روابط خارجی ایران. تهران: 1364، امیرکبیر، ص184، 183.
- ↑ ورهرام، غلامرضا. تاریخ سیاسی اجتماعی ایران در عصر زند. تهران: 1348، معین، ص112-117.
منبع اصلی
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مرکز مطالعات راهبردی روابط فرهنگی (1398). دانشنامه ایران. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشارات بین المللی الهدی،
نویسنده مقاله
سید حسن شجاعی دیو کلائی