تیموریان
تیموریان، یا گورکانیان سلسلهای از حکمرانان مغول ایران با مرکزیت خراسان (771-911ق / ؟ م).
تیمور (آهن)، بنیانگذار این سلسله فرزند امیرتراغای از ایل بُرُلاس از اقوام مغولی- ترکی (قرا اوناس)، در شهر کِش (سبز) نزدیک سمرقند به دنیا آمد (736ق / ؟ م) و در جوانی با عنوان حکمران آن شهر با خواهر امیر حسین سردار الوس جغتای ازدواج کرد و لقب گورکان (داماد) یافت و از آنجا که در نبردی پای او جراحت برداشت به تیمور لنگ و در میان اروپائیان به «تمرلین» [Tamerlane]مشهور شد[۱].
او در 771ق در بلخ با لقب صاحب قران سلطنت خود را اعلام کرد و برای گسترش قلمرو خود سه یورش بزرگ را به غرب، برای یکپارچه کردن حکومتش در ایران تا کرانه دریای مدیترانه و جنوب شرقی و شرق در حمله به هند و چین، آغاز کرد. یورش سه ساله (790-788ق / ؟م)، یورش پنج ساله (799-794ق / ؟م)، و یورش هفت ساله (807-800ق / ؟ م) که با فوت او در راه تسخیر هند یورشهای او پایان یافت. او توانست حکومتهای محلی در ایران، مانند آلکرت در هرات، سربداران در خراسان، طغا تیموریان در گرگان و غرب خراسان، چوپانیان در غرب ایران، جلایریان در عراق عرب و مظفریان در جنوب و مرکز، را برچیند[۲].
تیمور در جنگ با عثمانیها، سلطان ایلدرم بایزید را اسیر کرد و اینگونه اروپائیان تا نیم قرن بعد از خطر سقوط قسطنطنیه پایتخت بیزانس توسط عثمانیان در امان ماندند و خود را نیازمند برقراری ارتباط با او دانستند. در نتیجه هیأتهایی به نزد وی فرستادند که از آن میان هیأت سفارت کلاویخو[Ruy Gonzales de Clavijo] با او مدتها مذاکره کرد زیرا کشورهای اروپایی با علاقهمندی پیشرفتهای تیمور را زیر نظر داشتند[۳] از آن پس ممالیک مصر نیز به اطاعت او درآمدند. هند در نفوذ تیمور در آمد و چین در معرض حملههای او قرار گرفت[۴]. اگر چه این یورشها در ایران ویرانیهایی به بار آورد اما ایران را از یک سو در معرض ارتباط با اروپائیان مانند شارل ششم[Charles VI] شاه فرانسه و هانری سوم[Henri III] شاه کاستیل[Castille] (اسپانیا) قرار داد که نامهنگاریهای بسیاری با تیمور داشتند [۵] و از دیگر سو زمینه را برای دورهای درخشان از فرهنگ و تمدن ایرانی در دوره جانشینان او فراهم ساخت.
پس از تیمور، خلیل سلطان پسر میرانشاه و نوه تیمور جانشین او شد. اما فرزندان و نوادگان او هر کدام در بخشی از ایران حکومت داشتند. دوران سلطنت شاهرخ پسر تیمور دوره عمرانی و آبادانی و فرهنگپروری را پس از یورشهای ویرانگر تیمور به همراه داشت. سمرقند که در دوره تیمور شکوه فراوانی را بدست آورده بود، ار آن پس هرات، بلخ و دیگر شهرهای خراسان نیز آبادانی بسیار یافتند. فرزندان او به ویژه ابراهیم سلطان بایسنقر و الغ بیگ در ترویج دانش و هنر کوشیدند که آخرین شاهنامه بایسنقری، شاهکاری از هنر ایرانی، مربوط به این دوره است. الغ بیگ پس از پدر جانشین او شد اما به دست پسرش عبداللطیف به قتل رسید[۶]. مدعیان متعدد قدرت در جای جای ایران بر سر کار آمدند، تا اینکه ابوسعید به پادشاهی رسید و قلمرو حکومتی را یکپارچه کرده اما در جنگ با اوزون حسن آققوینلو دستگیر شد. پس از وی حسین بایقرا و ظهیرالدین بابر در حکمرانی تیموریان به مقامهای بالایی دست یافتند. بابر پایهگذار سلسله تیموریان هند شد که به تیموریان هند (گورکانیان) یا مغولان کبیر شناخته میشود و دورهای است از اعتلای هنر و فرهنگ ایرانی و زبان و ادبیات فارسی در شبه قاره هند که جلوههای بسیاری از فرهنگ و تمدن ایرانی در آنجا پر دوام ماند. همایون، اکبرشاه، جهانگیر، شاه جهان و اورنگزیب از مشهورترین پادشاهان گورکانی هند بودند و بنای مجلل و با شکوه تاج محلی در آگره از آن دوره است[۷].
دوره سلطان حسین بایقرا نیز از مهمترین دورههای شکوفایی و رونق ادب و فرهنگ ایران و زبان و ادبیات فارسی است که امیر علیشیر نوایی وزیر دانشمند او در این راه تلاش فراوان کرد[۸].
پس از بایقرا مدتها فرزندان او بر حکومت بودند تا اینکه حملات متعدد شیبکخان ازبک و قدرت فزاینده شاه اسماعیل، تیموریان را از میان برچید[۹].
تیموریان بر مبنای بنیانهایی که تیمور گذاشت و با تأکید بر فرهنگمداری کشور را اداره میکردند. سیاستهای حکومتی تیمور که در «تزوکات تیمور» تبلور یافته است [۱۰] مبتنی بر قهر و غلبه بود اما فرزندان و نوادگان او با استفاده از وزیران دانشمند، فرهنگ ایرانی- اسلامی را بر فرهنگ ترکی- مغولی ترجیح دادند و دورانی از شکوفایی فرهنگی- تمدنی را رقم زدند. وزارتخانههای ولایات. سرحدّات (مرزها)، داخله، اموال بدون مالک، دربار، عامه و سپاه از نهادهای مهم اداری تیموریان و امیرعلیشیر نوایی، پیر احمد خوافی و مجدالدین محمدخوافی از وزیران و دیوانسالاران برجسته این دوره بودند که البته مورد سوءظنهای بسیار نیز قرار گرفتند[۱۱].
جامعه ایران در دوره تیمور آسیبهای فراوانی دید اما به زودی با رشد اقتصادی ناشی از آبادانی و برقراری روابط تجاری مواجه شد. هر چند در نابسامانی دامنهداری آشفتگیهایی داشت. اقتصاد روستایی به ویژه در خراسان رونق یافت و سیورغال به جای اقطاع رواج یافت. و در مجموع اقتصاد ایران در دوران تیموری به نسبت شکوفایی قابل قبولی داشت[۱۲].
تیموریان به شرایع دین اسلام پاینده بودند. اهل سنت در شهرهای بزرگ و شیعیان در شهرهای کوچک به سر میبردند. اگر چه تیمور سعی داشت از شریعت برای توجیه حکومت خود استفاده کند اما اقدامات مذهبی او در شام و عتبات تا آنجا تأثیرگذار بوده که برخی او را شیعه و برخی سنی و حنفی مذهب دانستهاند[۱۳]. جانشینان وی به ویژه، شاهرخ الغبیگ و بایقرا در گسترش اسلام کوشا بودند [۱۴]و از منابع بر میآید که در خراسان به آرامگاه امام رضا(ع) توجه خاصی داشتند که نمونه آن بنای مسجد گوهرشاد همسر شاهرخ میباشد. فرقههای مذهبی حروفیه (پایهگذار فضلالله استرآبادی(نعیمی)، نعمت اللهیه که نام آن از شاه نعمتالله ولی کرمانی، عارف بزرگ دوران تیموری گرفته شده، مشعشعه (پایهگذار، محمد بن فلاح در جنوب ایران) [۱۵]، نوربخشیه (محمد نوربخش) از فرقههای بزرگ این دوره و نشانه گسترش مسلکهای عرفانی و صوفیه در نقاط مختلف ایران دوره تیموری میباشند.
بدون تردید از مهمترین جنبههای تأثیرگذار دوره تیموریان در ایران، هنر این دوره است که در نگارگری، خوشنویسی، کتاب آرایی، هنرهای دستی، معماری، موسیقی و ... به شکوفایی کم نظیری رسید. کمالالدین بهزاد نگارگر معروف ایرانی در مکتب هرات و کتابخانه سلطنتی دوره صفویه مشهور به نادر دوران [۱۶]، سلطانعلی، جعفر تبریزی و معروف بغدادی خوشنویسان بنام از این دوره بودند. بنای مسجد گوهرشاد و مدرسههای پریزاد و دودر در مشهد، مدرسه غیاثیه خرگرد، مجموعه امیر چخماق در یزد، مدرسه الغبیگ در سمرقند، مصلی و بناهای بایقرا در هرات از مهمترین نمونههای معماری آن دورهاند[۱۷].
در حوزه دانش و ادبیات و علوم مختلف [۱۸] دانشمندان بسیاری مانند غیاثالدین جمشید کاشانی ریاضیدان، عبدالرحمن جامی، ادیب بزرگ پارسیگوی و میرسیدشریف جرجانی و تفتازانی از مفسران و عالمان شرع این دوره بودهاند. به مانند تیمور که از دیدار دانشمندانی مانند ابنخلدون- در زمان انقیاد ممالیک- خرسند بود [۱۹] جانشینان او نیز در بزرگداشت عالمان و دانشمندان کوشا بودند.
نیز نگاه کنید به
مآخذ
- ↑ رویمر، هانسروبرت. «تیمور در ایران»، تاریخ ایران دوره تیموریان، پژوهش کمبریج. ترجمه یعقوب آژند، تهران: 1379، جامی، ص53.
- ↑ واله اصفهانیقزوینی، محمد یوسف. خُلدبرین (تاریخ تیموریان و ترکمانان). به کوشش میرهاشم محدث، تهران: 1379، نشر میراث مکتوب، ص192.
- ↑ کلاویخو، گنزالهدو. سفرنامه کلاویخو. ترجمه مسعود رجبنیا، تهران: 1344، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ص19.
- ↑ گروسه، رنه. امپراتوری صحرانوردان. ترجمه عبدالحسین میکده، تهران: 1353، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ص741.
- ↑ نوایی، عبدالحسین. اسناد و مکاتبات تاریخی ایران از تیمور تا شاه اسماعیل. تهران: 1356، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ص100-50.
- ↑ تقویقزوینی، احمد، (آصفخان). تاریخ الفی. به کوشش سیدعلی آلداود، تهران: 1378، فکر روز، ص100-90.
- ↑ کخ، ابا. معماری هند در دوره گورکانیان. ترجمه حسین سلطانزاده، تهران: 1373، دفتر پژوهشهای فرهنگی، صفخات مختلف.
- ↑ بارتولد، ولادیمیرواسیلوویچ. زندگانی سیاسی میرعلیشیرنوایی. ترجمه میرحسین شاه، کابل: 1346، انجمن تاریخ، صفحات مختلف.
- ↑ امیرخانی، غلامرضا. تیموریان، (از ایران چه میدانم؟/48). تهران: 1383، دفتر پژوهشهای فرهنگی، ص22.
- ↑ [تزوکات تیموری] تحریر ابوطالب حسینی تربتی، تهران: 1342، کتابفروشی اسدی، افست از نسخه اکسفورد(1773م)، صفحات مختلف.
- ↑ خواندمیر، غیاثالدین بن همام الدین. حبیب السیر. به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران: 1362، خیام، ج3، ص410.
- ↑ فرانگنر، برت. «اوضاع اجتماعی و اقتصاد در داخل»، تاریخ ایران دوره تیموریان. پژوهش کمبریج، ترجمه یعقوب آژند. تهران: 1379، جامی، ص270-209.
- ↑ شیبی، کاملمصطفی. تشیع و تصوف تا آغاز سده دوازدهم هجری. ترجمه علیرضا ذکاوتی قراگوزلو، تهران: 1359، امیرکبیر، ص160.
- ↑ میرجعفری، حسین. تاریخ تیموریان و ترکمانان. اصفهان: 1375، دانشگاه اصفهان و تهران، سمت، ص196.
- ↑ رنجبر، محمدعلی. مشعشعیان. تهران: 1382، آگه، صفحات مختلف.
- ↑ کورکیان، آنماری. باغهای خیال، هفت فرن مینیاتور ایران. ترجمه پرویز مرزبان، تهران: 1377، فرزانروز، ص39.
- ↑ ویلسن، پیندر. «معماری دوره تیموری»، تاریخ ایران دوره تیموریان پژوهش کمبریج. ترجمه یعقوب آژند، تهران: 1379، جامی، ص374-316.
- ↑ صفا، ذبیحالله. تاریخ ادبیات در ایران. تهران: 1368، فردوسی، ج4،ص160.
- ↑ والتر، ج فیشل. ابنخلدون و تیمور لنگ. ترجمه سعید نفیسی و نوشیندخت نفیسی، تهران: زوار، فرانکلین. بیتا.
منبع اصلی
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مرکز مطالعات راهبردی روابط فرهنگی (1398). دانشنامه ایران. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشارات بین المللی الهدی،
نویسنده مقاله
حسن باستانی راد