پرش به محتوا

جاده ابریشم

از ویکی ایران
مسیرهای اصلی جاده ابریشم، قابل بازیابی از https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%A7%D8%AF%D9%87_%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B4%D9%85

جاده ابریشم از جاده‌ها و شاهراه‌های ارتباطی میان آسیا و اروپا که به دلیل شهرت یکی از کالاهای تجاری؛ ابریشم، به این نام خوانده شده است.

ابریشم[abrisane.] واژه‌ای است برگرفته از زبان‌های ایرانی که به صورت بریشم (پریشم)[paresam.] در زبان فارسی میانه رایج بوده و واژه رشتن در فارسی جدید و رشته[ris- ati] در زبان هندی قدیم با آن هم ریشه هستند. برسیم در عربی و اپریشم[ aprisum.] در ارمنی از این واژه گرفته شده‌اند[۱]. قز، کژ، خیط، حریر، تار و ... واژه‌های دیگر در معنای ابریشم هستند. واژه ser (seu) چینی به معنای ابریشم از طریق ایران به اروپا راه یافته و به زبان‌های یونانی (seta)، فرانسه (soie) و به احتمال در انگلیسی (silk) وارد شده است[۲]. واژه‌ها و ترکیبات ابریشمی، علاقه‌بند، قزّاز (ابریشم فروش)، ابریشم‌تاب، ابریشم تابی، ابریشمین، قزین (پارچه ابریشمی)، نوغان (کرم ابریشم)، ابریشم‌زن، ابریشم رباب (ذوات‌الاوتار= تارهای ابریشمی ساز) [۳] و نام برخی شهرها مانند (قصدار)، کش، کیش، کیج، کشمیر و ... به احتمال قوی از این واژه  گرفته شده و در فرهنگ ایرانی رواج یافته‌اند[۴]. در یک نگاه کلی ابریشم دو نوع است. وحشی با تارهای قهوه‌ای رنگ که از برگ بلوط تغذیه می‌کند و در چین و هند تولید می‌شود؛ پرورشی که از کرم پروانه‌ای به نام بومبیکس موری[ Bombyxmori] از برگ درخت توت تغذیه می‌کند و با رنگ سفید شیری برای صنعت پارچه بافی به کار می‌رود. از دیگر سو، به دو نوع دیگر طبیعی و مصنوعی هم تقسیم می‌شود که نوع مصنوعی جدید و با کیفیت کم و ترکیب مواد شیمیایی است. هر پروانه بین 300 تا 500 تخم می‌گذارد که 10 ماه از آنها نگهداری می‌کنند. کرم ابریشم بین 4 تا 5 هفته برگ توت می‌خورد و پوست می‌‌اندازد و بین 8 تا 10 سانتی متر قد می‌کشد. از آن پس طی سه شبانه‌روز به دور خود با حرکت دورانی 8 مایعی ترشح می‌کند که در برخورد با هوا به تاری دو لایه و ظریف تبدیل می‌شود. کرم سپس به شَفیره (سومین دوره حشراتی که دگردیسی دارند) و پس از 18 تا 20 روز به پروانه تبدیل می‌شود. پیله تنیده شده کرم را به درون آب گرم می‌اندازند و رشته ابریشم را از آن می‌‌کشند که 700 تا 1200 متر طول دارد. پس از آن در تولید پارچه‌های گوناگون به کار می‌رود[۵].

تاریخچه

 روایت‌های عامیانه و گاه اسطوره‌ای پیدایش ابریشم را در چین می‌دانند که توسط شاهزاده خانمی چینی شیوه تولید آن به دیگر نقاط جهان به ویژه در ایران از طریق ختن (سین کیانگ[Xinjiang]/ ترکستان چین)[۶]، سرایت کرد. همچنین کشف آن را به ملکه چین سی- لینگ- شی[Si- Ling- Shi] در هزاره سوم پیش از میلاد می‌دانند که به «الهه ابریشم» معروف شد. با این همه، در روایت‌های ایرانی از کتان، ابریشم، موی، قز، دیبا و خز در بارگاه جمشید پیشدادی یاد شده است[۷]. پارچه‌های ابریشمی مربوط به دوره باستان در ایران گواه از آشنایی ایرانیان با این صنعت در آن زمان دارد. نمونه‌هایی از پارچه‌‌های ابریشمی متعلق به دوره‌های هخامنشی، اشکانی و ساسانی به دست آمده است که طرح‌های ایرانی دارند. نامدارترین اثر بافته شده ابریشمی که از طریق منابع تاریخی معرفی شده، فرش موسوم به بهارستان کسری (بهار خسرو) در ایوان مدائن متعلق به دوره ساسانیان بوده است[۸]. از سده دوم پیش از میلاد، بنا به کاوش‌ها و گزارش‌ها، تجارت میان چین، ایران و اروپا (رم) رونق فزاینده‌ای گرفت و شاهراه تجاری از سیان (چانگ آن)[Sian / Changan] و بندرکانتون[Canton / kwang chaw] درسواحل دریای زرد، تا مغرب زمین مسیر انتقال این کالا بود. در طی بیش از دوهزار سال این جاده که شاخه‌های متعدد در سرزمین‌های گوناگون را شامل می‌شد، مسیر اصلی تجارت و در پیوند با آن تحولات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی بود. به دلیل آنکه رقم اصلی تجارت کالا در این مسیر را جاده ابریشم شامل می‌شد، کاشف آلمانی قرن نوزدهم، بارون‌فردیناندفون ریشتوفن[Baron Ferdinand Von Richthofen]، این جاده را جاده ابریشم[dieSeidenstrasse] نامید و از آن پس بدین نام مشهور شد[۹]. در حالی که در ایران و چین چنین نامی نداشت و به تناسب منطقه‌‌ها و شهرهایی که از آن می‌گذشت، نام می‌یافت. نام عمومی جاده ابریشم در زبان‌های گوناگون ترجمه شد[ThesilkRoad: در انگلیسی  / در عربی: طریق‌الحریر] و به تدریج نام راه ادویه (فلفل) را به شاخه جنوبی آن که از هند (به دلیل تجارت این کالا) جدا می‌شد، اطلاق کردند که در دو مسیر خشکی و دریایی راه می‌پیمود[۱۰].

سرمنشأ راه‌های آسیا در سواحل دریای زرد، شهرهای کانتون، توان هوانگ[Tunhuang] و لویانگ[Loyang] موسوم به دروازه جاده ابریشم بودند که راه خشکی با گذشتن از بیابان‌های گبی[Gobi] و تاکلامکان[Takla Makan] و کوه‌های تین‌شان[Tien Shan] والتین داغ به محدوده ماوراءالنهر[Transoxiana] و کناره‌های سیحون (سیر دریا)[Jaxartes] و جیحون آمودریا[Oxus] می‌رسید و از این شهرها عبور می‌کرد: سیان، لانگ‌چئو[Langchou]، وووی[Wuwei]، چانگ‌یه[Chanyeh]، یومن کووان[Yumen Kowan]، هامی[ Hami]، تورفان[Turfan]، قراشهر[Karashar]، کوچا[Kucha] و آق‌سو[Akosu] در نزدیکی کاشغر. این مسیر از کویرهای شن و بیابان‌های فقیر، دره‌ها و گردنه‌های صعب‌العبور مانند، رودهای یانگ تسه کیانگ[30]، هوانگ‌هو[31]، تاریم[32] و ارتفاعات شمالی تبت و پامیر می‌گذشت تا به محدوده شرقی ایران زمین می‌رسید[۱۱].

کشورها در مسیر جاده ابریشم، قابل بازیابی از https://www.mashreghnews.ir/news/1161818/%D8%AF%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%84-%D8%AD%D8%B0%D9%81-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B4%D9%85-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF

از یومن‌کوان یک راه دیگر از مسیر جنوبی صحرای تاکلامکان به فی‌شان[Fi- Shan] و بارقند و کاشغر می‌آمد و در این شهر به چند شاخه تقسیم می‌شد. شاخه جنوبی از مسیر ، طالقان، بلغ، مروالرود، هرات و توس (طوس) به نیشابور می‌رسید. شاخه شمالی از مسیر مرغانه، خوقند، خجند، سمرقند، بخارا، آمل (چهارجوی) و مرو و توس به راه قبلی می‌رسید. از کاشغر شاخه‌ای رو به شمال به سمت چاچ (در نزدیکی تاشکند امروزی) و کناره‌های سیحون می‌رفت. راه دیگر از آمل به خیوه (خوارزم) و پایتخت‌های کهن آن، کاث و گرگانج (اورگنج) در کناره‌ دریای خوارزم (= خیوه/ آرال) می‌رسید و از آنجا با دور زدن دریای مازندران (کاسپین/ خزر) به آستاراخان (هشترخان)، قفقاز و اران و شهر دربند (باب‌الابواب) و از آنجا به کناره‌های دریای سیاه،طرابوزان و آسیای صغیر و قسطنطنیه (استانبول) را می‌پیمود. راه دیگر از جنوب تبت و پامیر، از مسیر طالقان و بامیان، پنجاب و سرچشمه‌های سند را می‌پیمود و با پشت‌سر گذاشتن شهرهای کهن تاکسیلا و موهنجودارو و شاخه‌های فرعی در کابل، قندهار و غزنه به راه ادویه که از هند به سوی غرب راه می‌پیمود می‌رسید. راه‌های شرقی ایران، هرات و بلخ را به زرنگ، زابل (شهر سوخته- رام شهرستان)، مکران و کرمان وصل می‌کردند و کویرهای لوت و مرکزی (نمک) بین بخش‌های شرقی و کوهستان‌ها و کوهپایه‌های غربی ایران بستر راه‌های کویر بودند. شاهراه تجاری مرو، توس، نیشابور از مسیرهای کوهستانی و فرعی به دشت‌های ساحلی دریای مازندران مانند گرگان، تا بابل (بارفروش/ مامطیر یا مامتیر) و انزلی ادامه می‌یافت و شاخه اصلی آن از مسیر بسطام (شاهرود)، دامغان، سمنان، ری، قزوین، زنجان، تبریز و ارزروم به آسیای صغیر راه می‌پیمود. این راه در شاخه‌های چندی به قونیه، آنتالیا (تروا) در ساحل دریای مدیترانه و در بخش‌‍‌های داخلی، به سیواس، آنکارا، بندر افسوس و قسطنطنیه می‌‌رسید. شاخه‌های جنوبی در آسیای صغیر نیز با ادغام شدن در راه‌های شمالی بین‌النهرین و راه‌های غربی ایران که به ویژه از ری به همدان، کرمانشاه، تیسفون (بغداد) کشیده شده بود. از مسیرهای حرّان یا رقّه به انطاکیه، حلب، صور و صیدا در سواحل غربی مدیترانه می‌رسیدند. در نواحی داخلی ایران نیز راه ادویه از طیس (تیز) در مکران (بلوچستان) و یا از راه‌ دریایی بمبئی به کیز، تیز (طیس- چابهار)، هرموز (میناب) به جیرفت، بم و کرمان پیوند می‌یافتند و از مسیرهای فارس و خوزستان یا از راه یزد، اصفهان، همدان، و یا از راه دریایی هرموز و جزیره‌های هرمز و کشم (قشم) بندر جرون (گمبرون/ بندرعباس)، جزیره کیش (قیس)، سیراف و بوشهر (لیان/ ریشهر)، به خوزستان در اهواز (سوق‌الاهواز)، دزفول (دژپل)، شوشتر و از مسیر شهرهای کنار به دجله و فرات در بین‌النهرین مانند بابل، تیسفون (بغداد)، موصل، حرّان به پالمیرا، دورا اوراپوس و در نهایت به سواحل غربی دریای مدیترانه (صورد و صیدا) منتهی می‌شد. از بین‌النهرین راه‌های بیابانی به سوی شبه جزیره سینا، کناره‌های نیل و بخش‌های شمالی افریقا (افریقیه) و مغرب (مراکش) و از مسیر تنگه جبل‌الطارق به اسپانیا منتهی می‌شدند. راهی نیز از غرب بین‌النهرین و از مسیر بیابان‌های شام و عربستان به مدینه، مکه، صنعا و عدن می‌رفت. راه‌ دریایی که از کانتون در غرب چین منشأ می‌گرفت از مسیر جنوب شرقی آسیا در محدوده اندونزی و مالزی به خلیج بنگال، جنوب شبه قاره هند در نواحی جزیره سیلان (سری‌لانکا)، سواحل مالابار، دریای مکران (عمان) و پارس (خلیج‌فارس)، دریای عرب، خلیج‌ عدن و دریای سرخ می‌آمده و در دو نقطه عدن و سوئز (شبه جزیره سینا) با راه‌های پیش گفته تلاقی می‌کرد. راه دریایی دیگری از دریای عرب و خلیج‌عدن به سواحل شرقی افریقا در محدوده تانزانیا (زنگبار) می‌رسید[۱۲].

جاده ابریشم از محدوده کهن‌ترین و نامدارترین تمدن‌های جهانی در چین، هند، ایران و بین‌النهرین، آسیای صغیر و فینیقیه، می‌گذشت تا به پهنه غربی دنیای کهن یعنی یونان، رم و دیگر تمدن‌های اروپایی برسد. برخی از دودمان‌ها و حکومت‌ها در این گستره پهناور تجارت را در این جاده‌ها رونق بخشیدند. دودمان هَن[ Han] از حامیان تجارت ابریشم در چین بودند. کوشانیان و سعذیان در شرق ایران قرن‌ها بر تجارت و ارتباطات‌ فرهنگی در این راه نظارت و تسلط داشتند[۱۳]. اشکانیان و ساسانیان و برخی حکومت‌های اسلامی در ایران مانند سامانیان، تیموریان و صفویان از نامدارترین حکومت‌هایی بودند که در رونق این جاده‌ها تأثیر داشتند. این جاده‌ها از شرق به غرب بستر مهاجرت‌ها و هجوم‌های اقوام صحرانوردی چون هون‌ها (یوئه‌چی‌ها)، هپتالیان، ترکان و ترکمانان، تراختاییان و مغولان و نتیجه آن تشکیل حکومت‌های دودمانی در سرزمین‌هایی مانند ایران از آن میان دودمان‌های غزنوی، سلجوقی، قراخانی، قراخانی، مغول و ایلخانی، تیموری،افشار، قاجار و ... بوده است[۱۴]. این جاده‌ها در برقراری ارتباطات و انتشار فرهنگ‌ها و ادیان مهم‌ترین نقش را داشتند. آیین‌های کهن چینی و هندی از آن میان بودایی در بخش‌های وسیعی از آسیا، آیین‌های ایرانی زرتشتی، مانوی،دین‌های مسیحیت، یهودی، اسلام و فرقه‌ها و نحله‌های گوناگون،فرهنگ‌های چینی، هندی، ایرانی، هلنی و غربی در مسیر همین راه‌ها از شرق به غرب یا از غرب به شرق انتشار یافتند. زبان‌ها و ادبیات اقوام گوناگون مانندچینی، ترکی، مغولی؛ زبان‌های ایرانی فارسی، پهلوی، مانوی، سعذی؛ زبان‌های عربی و عبری در مسیر همین جاده‌ها انتشار یافتند که از آن میان زبان و ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی و اسلامی از سرزمین‌های غربی ایران زمین تا بخش‌های میانی آسیا به ویژه در ماوراء‌النهر، ختن و ... انتشار یافت و تأثیر گذاشت[۱۵].

جغرافی‌دانان، سیاحان، بازرگانان و سفیران سیاسی از اقوام و سرزمین‌های گوناگون در این جاده‌ها به سیاحت پرداختند و سفرنامه‌ها و کتاب‌های تحقیقی فراوانی را تدوین کردند که از آن میان است، سون هدن، جانگ چی‌ین، ابن‌فضلان، ابی‌دولف، ابن‌خردادبه، یعقوبی، اصطخری،ابن حوقل، مقدسی، ابوریحان بیرونی، ناصر خسرو قبادیانی، سیدعلی ختایی (ختایی‌‌نامه) ابن بطوطه، کلاویخو، مارکوپولو و ده‌ها سیاح و جهانگرد اروپایی در پنج سده اخیر.

جاده‌های ابریشم در واقع مسیر تعامل، تلاقی و ادغام آداب و رسوم چینی، مغولی و ترکی، هندی، ایرانی، عربی، یونانی و اروپایی در یکدیگر بوده است. بسیاری از نشانه‌های سور و سوگ در میان اقوام گوناگون از طریق همین جاده‌ها به اقوام دیگر منتقل شده است. هنر نگارگری (مینیاتور) و صنعت کاغذسازی از همین مسیر از چین به دیگر سرزمین‌ها نفوذ کرد و به تعالی رسید. به تناسب ویژگی‌های طبیعی و اقلیمی، سرزمین‌های گوناگون سازه‌هایی برای آبرسانی ابداع کردند که در میان دیگر سرزمین‌ها نیز به کار گرفته شدند. تمدن قنات یا تمدن کاریزی از ایران، سازه‌ها و کانال‌های آبرسانی از شهرهایی چون شوشتر و موهنجودارو، چرخ آب از چین، چرخ آب گاوگرد از ایران، ایده‌های گوناگون در پل‌سازی و سر‌سازی و ... همچنین باغ ایرانی با جلوه‌هایی از بهشت آرمانی و طرح معروف چهار باغ، فرش ایرانی و طرح‌های گوناگون آن، هنرهایی چون فلزکاری و قلم‌زنی، شیشه‌گری و میناکاری، معرق، خاتم،منبت، تذهیب و تشعیر، خوشنویسی، کتاب آرایی و ... از مسیر این جاده‌ها به سرزمین‌های گوناگون راه یافتند. درمعماری، بنای طاق و ایوان از ایران، ستون‌سازی از مصر، یونان و ایران، بنای تخت گاه‌های شاهی از تمدن‌های بابل، سومر، آشور و هخامنشی، کاشی‌کاری و طراحی فضای بناها در بخش‌های درونی و بیرونی و ... از طریق همین جاده‌ها به دیگر سرزمین‌ها نفوذ کردند[۱۶]. کالاها و تولیدات کشاورزی، اصناف شهری و عشایری مانند گندم، برنج، چای، زعفران، پسته، خرما، صنایع دستی، محصولات دامی و ... از همین مسیرها در میان اقوام گوناگون داد و ستد می‌شدند. انواع پارچه‌های ابریشمی، کتانی، اطلس‌های دیبا، رفرف، طیلسان و پارچه‌های پشمی و مویین در همین مسیرها تولید و بازرگانی می‌شدند[۱۷]. مبادلات پولی میان شرق و غرب چنان گسترده بود که سکه‌های چینی را در شهر سیراف و درهم‌های سامانی را در سرزمین‌‌های اسکاندیناوی و اروپای شرقی کشف کرده‌اند[۱۸]. ایرانیان در برقراری این راه‌ها از پیشگامان ساخت پل‌ها، کاروانسراها، بازارها، تیمچه‌ها،میل بلدهای راهنما در کویرها و قلعه‌‌های محافظ راه‌ها بوده‌اند[۱۹]. راه ‌شاهی از شوش تا سارد به طول نزدیک به 2500 کیلومتر با نظام‌ منظم چاپاری و متعلق به دوره هخامنشیان، صدها پل، شادروان و بند متعلق به دوره‌های، ساسانی، آل‌بویه، سلجوقی، صفوی و قاجاریه، جاده‌های سنگفرش شده میان بابل، شوش، پارسه و پاسارگاد متعلق به دوره هخامنشیان و جاده اصفهان، ری، مازندران متعلق به دوره صفویه، از نمونه‌های بارز این تلاش‌ها به شمار می‌روند. تلاش برخی از پادشاهان ایرانی در این راستا به آن اندازه بوده است که داریوش یکم هخامنشی را به شاه بازرگان [۲۰] و شاه‌عباس صفوی را به تاجر ابریشم می‌شناسند. رونق تجارت ابریشم در دوره صفوی چنان بوده که همه تاجران از آسیا و اروپا به دربار این پادشاه می‌آمدند. تلاشی که شاهان قاجاری نیز آغاز کردند اما با انتشار بیماری گسترده موسوم به پبرین در توتستان‌های گیلان (لاهیجان، لنگرود، رشت و انزلی) واپسین نشانه‌های تولید ابریشم در ایران از میان رفت. اگر چه با تصویب مجلس شورای ملی و تأسیس شرکت‌ سهامی ابریشم در سال 1316 شمسی نیز تلاشی دوباره برای رونق این صنعت در ایران آغاز شد.

در سال 1376/ 1997م دومین اجلاس بین‌المللی جاده ابریشم به همت یونسکو در تهران برگزار شد و پژوهشگران ایرانی دست به سفرهای تحقیقاتی در باره ابریشم و راه ابریشم در ایران زدند که حاصل آن انتشار ده‌ها کتاب و صدها مقاله بود[۲۱]. هم اکنون جاده ابریشم از مهم‌ترین بسترهای انجام گفتگو، پیوند میان اقوام و سرزمین‌ها و مبادلات تجاری و فرهنگی به شمار می‌رود. کشورهای گوناگون بر آن هستند تا با ساخت راه‌های آهن و بزرگراه‌های بین‌المللی نقش تجاری و فرهنگی این جاده‌ها را دوباره احیاء کنند. نمونه آن در ایران راه‌های آهن تهران- مشهد- سرخس- تجن؛ بندرعباس- بافق- طبس- مشهد؛ زاهدان- کرمان- بافق- مشهد؛ اهواز- خرمشهر- تهران- بندر ترکمن؛ تهران- زنجان- تبریز- جلفا و بزرگراه‌های گوناگون موجود و در دستِ احداثِ میان مشهد- تهران- تبریز؛ تهران- همدان- کرمانشاه- بغداد؛ بندرعباس-  یزد- تهران- چالوس به شمار می‌رود. چنان‌که قرار است در سال 1404 بالغ بر 25000 کیلومتر راه آهن ساخته شده باشد[۲۲].

نیز نگاه کنید به

مآخذ

  1. Eilers. W. »Abrisam. Etimology«. In Encyclopedia Iranica, Vol 1. p. 229.
  2. بولنوا، لوس، راه ابریشم. ترجمه ملک ناصر نوبان. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی، 1383.
  3.   برای آگاهی بیشتر ر. ک: دهخدا، علی اکبر. لغت‌نامه. تهران: دانشگاه تهران. 1373. ذیل «ابریشم».
  4. باستانی پاریزی، محمد ابراهیم، اژدهای هفت سر، تهران: نشر نامک، 1385. ص 235- 237.
  5.   فرانک، ایرین؛ براونستون، دیوید، جاده ابریشم، ترجمه محسن ثلاثی، تهران: سروش، 1376، ص 66- 69؛ فرهنگنامه کودکان و نوجوانان، تهران: نشر فرهنگنامه. ذیل «ابریشم»؛ ج 2 ص 6- 10.
  6.     باستانی پاریزی، اژدهای هفت سر، ص 200- 201.
  7. فردوسی، حکیم ابوالقاسم، شاهنامه، تصحیح ژول مول، تهران، علمی و فرهنگی، 1374، ج 1، ص 25 (پادشاهی جمشید).
  8. مسکویه، ابوعلی، تجارب الامم. ترجمه ابوالقاسم امامی. تهران: سروش، 1369. ص 325.
  9.    فرانک و براونستو، جاده ابریشم، ص 12- 13.
  10.   اِستراتران، پل، راه‌های ابریشم و ادویه، اکتشاف از طریق زمین. ترجمه محمد جواد امیدوارنیا، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1376، ص 16.
  11. چکنگی، علیرضا و دیگران، راه ابریشم. مشهد: آستان قدس رضوی. 1375. ص 18؛ ختایی‌نامه، سید علی اکبر ختایی در: مظاهری، علی، جاده ابریشم با ترجمه ملک ناصر نوبان، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. 1372، ص 178- 356.
  12.   برای آگاهی بیشتر ر. ک: لسترنج،گی، جغرافیای تاریخی سرزمین‌های خلافت شرقی، ترجمه محمود عرفان، تهران: علمی و فرهنگی، 1377؛ حامی، احمد، «راه- راه‌سازی»، ایرانشهر، تهران: کمیسیون ملی یونسکو، 1349؛ اصطخری، ابواسحاق ابراهیم، مسالک و ممالک، تصحیح ایرج افشار، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب 1340؛ پیردرژ، ژان، جاده ابریشم، ترجمه هرمز عبدالهی، تهران: روزنه کار، 1379.
  13. استراترن، راه‌های ابریشم و ادویه، ص 20.
  14. برای آگاهی بیشتر، ر. ک: گروسه، رنه، امپراطوری صحرانوردان، ترجمه عبدالحسین میکده، تهران: علمی و فرهنگی. 1379.
  15.   برای آگاهی بیشتر، ر. ک: فرای، ریچارد، عصر زرین فرهنگ ایران، ترجمه مسعود رجب‌نیا، تهران: سروش، 1375؛ پیر درژ جاده ابریشم. ص 108- 152.
  16.   پوپ، آرتور، معماری ایران، ترجمه غلامحسین صدری افشار. تهران: فرهنگان، 1370.
  17.   برای آگاهی از مبادلات در این راه‌ها در سده چهارم قمری/ 10م ر. ک، مقدسی، ابوعبدالله محمدبن‌ احمد، احن التقاسیم فی‌معرفته‌‌الاقالیم، ترجمه علینقی منزوی، تهران: کومش 1385، ص 253- 205، 274،564، 657، 693 و 708.
  18. قاسم بگلو، مرتضی، سکه‌های سیراف، بوشهر، بنیاد ایرانشناسی شعبه بوشهر، 1385، ص 75؛ مایلز، ج. ک. «سکه‌شناسی»، تاریخ ایران از اسلام تا سلاجقه، دانشگاه کمبریج. ترجمه حسن انوشه، تهران: امیرکبیر، 1383، ص 325.
  19. پیرنیا، محمدکریم؛ افسر، کرامت‌الله، راه و رباط، تهران: آرمین، 1370، ص 10- 55؛ کریمی، بهمن، راه‌های باستانی و پایتخت‌های قدیمی غرب ایران، تهران. بی‌نا، 1329، ص 25- 100.
  20.   زرین‌کوب، عبدالحسین، تاریخ مردم ایران(1) قبل از اسلام. تهران. امیرکبیر، 1367، ص 151.
  21. از آن میان: مجموعه مقالات دومین اجلاس بین‌المللی جاده ابریشم، زیرنظر علی‌اصغر شعردوست. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. 1376؛ تکمیل همایون، ناصر، نقش علمی و فرهنگی یونسکو در پژوهش راه‌های ابریشم، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1376.
  22.   احتشامی، منوچهر، راه‌آهن در ایران، تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی، 1387، ص 100- 116.  

منبع اصلی

سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مرکز مطالعات راهبردی روابط فرهنگی (1398). دانشنامه ایران. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشارات بین المللی الهدی،

نویسنده مقاله

ناصر تکمیل همایون